برشی از کتاب بریر خان طومان:
سال ۹۰ به اتفاق همسرم با شهید بریری و همسرشون همسفر کربلا بودیم. آشنایی ما در آن سفر بود. وقتی می خواستم بگیم بریری برامون سخت بود. یک روز به شهید بریری گفتم آقا علیرضا، فامیلتون چقد سخته… من نمی تونم بگم… ایشون با خنده گفتن بریر می دونی کیه؟ گفتم چطور؟ گفتن بریر یکی از یاران امام حسین بودن. منم که فامیلیم بریری. بعد گفتن یعنی میشه منم یه روز یکی از یاران امام حسین بشم…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.