طوفان واژهها
مجموعه اشعار آیینی «طوفان واژه ها» طی سال های 84 تا 86 سروده شده است که برخی از اشعار آن پیش از این توسط انتشارات «ابتکار» و «شانی» در مجموعه های دیگری به چاپ رسیده است.
اشعار این مجموعه در قالب های غزل، مثنوی، بحر طویل و مربع ترکیب سروده شده اند و تلاش شده است با استفاده از زبان امروزی به قوالب قدیمی شعر فارسی بپردازد.
شاعر، هدفش از سرودن این اشعار را برقراری تعامل بیشتر و بهتر میان شعر آیینی عامه پسند و قابل ارائه در هیات های مذهبی، خاص پسند و قابل ارائه در همایش های جدی ادبیات مطرح کرده است.
موضوعات مهدوی، علوی، فاطمی و عاشورایی بیشترین حجم این مجموعه را به خود اختصاص داده اند.
برشی از کتاب:
طوفان واژهها
با اشک هایش دفتر خود را نمور کرد ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد
در خور تمام مرثیه ها را مرور کرد شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده است در بیت هایش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه هاست شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد واژه لب تشنه را گذاشت تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند دارد غروب فرشچیان گریه می کند
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید
او را چنان فنای خدا بی ریا کشید حتی براش جای کفن بوریا کشید
در خون کشیده قافیه ها را حروف را از بس که گریه کرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت بالا گرفت کارو سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود او کهکشان روشن 17 ستاره بود
خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن شاعر برید و تاب نیاورد وبعد از آن
در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس شاعر کنار دفترش افتاد از نفس
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.