برشی از کتاب مهران تا مجنون:
«… جنگ ما نه کاملاً کلاسیک بود، نه کاملاً پارتیزانی.جنگ ما یک جنگ انقلابی بود که ترکیبی از جنگ کلاسیک و جنگ پارتیزانی بود و براثر یک دانش تجربی هم به آن رسیده بودیم.جنگ ما جنگ انقلابی بود و ما هم انقلابی بودیم. (فرماندهان) وقتی میرفتند برای بچهها صحبت میکردند،درجهشان همان نفوذی بود که در قلب بچههای رزمنده داشتند. یک سخنرانی بهاندازهی صدتا توپخانه کار میکرد.جنگ انقلابی این خاصیت را دارد که انعطافپذیریاش بسیار بالاست.پس ما یک جنگ انقلابی داریم که هم آدمهایش، هم سازمانش، هم اهدافش انقلابیاند.»
بخشی از سخنان سرلشکر پاسدار محسن رضایی در جمع یک گروه از دانشجویان سپاه.برداشت از فصلنامه نگین شماره ۵۷(مرکز پژوهشهای جنگ سپاه پاسداران)
درباره کتاب :
کتاب مهران تا مجنون، جلد دوم از مجموعه کتاب های نبرد انقلابی است، این کتاب کارنامه عملیاتی لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (علیه السلام) می باشد که سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ را روایت می کند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
« نیروهای پیاده دشمن در پناه تانکها و با تمرکز آتش خودشان بر روی مواضع ما، پیش میآمدند.جنگ شدیدی درگرفته بود.یکطرف گلولهها و ترکشهای سرخ و آتشین بودند که سینهها را میشکافتند و دستها و سرها را قطع میکردندو آنطرف مردانی پولادین که مرگ و آتش را به بازی گرفته بودند و حیات ابدی را در مجاهدت و ایثار جان خودشان جستجو میکردند.
در این وضعیت، فرمانده گردان، به حسینخانی جانشین خود که در نزدیکی پل میجنگید بیسیم زد و توصیه کرد،بچهها با آرپیجی جلوی تانکهای دشمن را بگیرند که به داخل جزیره نفوذ نکنند.
حسینخانی با صدایی رسا و مقتدرانه گفت:“با همهی وجود ایستادهایم! هرچند آخرین گلولهام را هم الان شلیک کردم و دیگر گلولهای برایم نمانده!”بعد از این مکالمه، دیگر صدای او را نشنیدیم تا اینکه بیسیمچیاش پیام داد حسینخانی شهید شده.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.