قصه های پیامبران 6: قصه ی حضرت موسی (علیه السلام)

برشی از کتاب قصه های پیامبران 6:

حضرت موسی چندین روز در بیابان راه رفت تا به سرزمین مدین رسید.زیر سایه ی درختی نشست.روبروی خود گله داران زیادی را دید که دور چاه آب جمع شده بودند و داشتند برای گله های خود از چاه آب می کشیدند.
دو دختر را دید کنار گله های خود دورتر استاده بودند و نمی توانستند آب بردارند.موسی به کمک آن ها رفت از چاه آب کشید و گوسفندان شان را سیراب کردو دختر خوشحال شدند.آن ها دختران شعیب پیامبر بودند.
وقتی برگشتند برای پدرشان از مرد جوانی سخن گفتند که به ان ها کمک کرده بود…..