سبک در ادبیات همان شیوة بیان مطلب است. سبک گاه میتواند شخصی باشد، گاه دورهای، و گاه نیز میتواند از گسترة یک زبان فراتر رود و پیروان بیشتری یابد. در سبک شخصیْ شاعر از شگردهایی برای پردازش کلام استفاده میکند که مخصوص خود اوست و، به تعبیر عام، حکم فوتِ کوزهگری را دارد، و خوانندة شعر با خواندنِ بیتهایی از یک شاعرـ بدون آنکه پیشتر آنها را خوانده باشدـ با توجه به پیشینة ذهنی که از دیگر آثار آن شاعر دارد، به این شناخت میرسد. وقتی که سعدی میگوید:
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی!
خوانندة حرفهایِ شعر اگر این بیتها را از سعدی به یاد داشته باشد، بر همین سیاق، میتواند آثاری را هم که، به فرض، از این شاعر نخوانده تشخیص دهد که از اوست، از باب نمونه:
عجب است اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد
یا:
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.