صدای تیر در گردنه داستانی است که در یک جامعه روستایی ملوکالطوایفی در قرقیزستان روی میدهد و بخش قابل توجهی از این داستان حول محور انتخابات محلی است، انتخاباتی که خواه ناخواه پای قهرمان فقیر داستان نیز بی آنکه نفعی در این ماجرا داشته باشد، به میان خود میکشد.
بقتیقول و تکتیقول دو برادر فقیر داستاناند که در نوجوانی، والدینشان را از دست میدهند و بهعلت شیوع بیماری حصبه زادگاه خود را ترک کرده و در دهکده دیگری به شغل چوپانی برای ارباب آن ده میپردازند و سرانجام مزدور خاندان قوزیبکها میشوند. آنها گاهی به دستور اربابانشان، در حملههای شبانه با مخالفان قوزیبکها شرکت میکردند. در یک شب توفانی، که توفان گله گوسفندان را از دهکده دور کرد و تکتیقول نتوانست به دنبال آنها برود، سلمان (ارباب) از او عصبانی شده و به دستور او، آدمهایش، تکتیقول را آنقدر زدند که باعث مرگ او شد. بقتیقول از طرف اربابانش دلجویی نشد و او هم مادیانی از گله سلمان دزدید تا غذای زن و سه فرزند کوچکش کند اما سلمان و مزدورانش به سراغش رفتند و او را زدند و تصمیم گرفتند او را به زندان بیندازد.
بقتیقول از ترس زندانی شدن، به ژاراسبای (والی ثروتمند استان چلکار) که رقیب قوزیبکها بود، پناه برد و از او درخواست کمک کرد. ژاراسبای او را به خدمت گرفت و حتی اجازه داد پسر بقتیقول (سییت)، در کنار فرزندانش باسواد شود. زمان انتخابات نزدیک میشد و بین ژاراسبای و رقیبش رقابتی تنگاتنگ به وجود آمد. به دستور رقیب، گله اسبهای ژاراسبای غارت شد. در مقابل، ژاراسبای هم گروهی از مزدورانش را به تلافی از این کار به سراغ گله قوزیبکها فرستاد و بقتیقول به دستور ژاراسبای، مجبور شد ریاست گروه را به عهده بگیرد. آنها هم به گله رقیب دستبرد زدند. ژاراسبای در انتخابات پیروز شد و بعد از مدتی، ژاراسبای و رقیب، برای حفظ منافعشان، با هم آشتی کردند و ژاراسبای برای تثبیت موقعیت خود، بقتیقول را به محکمهای سپرد که به دنبال دزد اسبها میگشت. بقتیقول محکوم شد اما فرار کرد و به کوهستان پناه برد. بعد از مدتی، ژاراسبای هدف گلوله بقتیقول قرار گرفت و بقتیقول به زندان افتاد تا محاکمه شود.
صدای تیر در گردنه
12,000 تومان قیمت اصلی 12,000 تومان بود.10,800 تومانقیمت فعلی 10,800 تومان است.
ماجراى زندگى دو برادر است که در کودکى پدر و مادر خود رااز دست مى دهند «بقتیقول» پس از مدتى ازدواج مى کند و برادر کوچکتر نیز با آنهازندگى مىکند. تا اینکه برادر کوچکتر به علت مخالفت با ارباب موردخشم وى واقع مى شود و آنها مجبور مى شوند شبانه از آنجا فرار کنند.اما پس از مدتى برادر کوچکتر به خاطر بیمارى درمى گذرد.«بقتیقول» به طور مخفیانه به گله ارباب دستبرد مى زند تا به نحوى هم انتقام برادرش را بگیرد و هم روزى فرزندانش را تأمین کند. او به طور اتفاقى نظر ارباب دیگرى را جلب مى کند، اما اتفاقاتى رخ مى دهد که منجر به طغیان وى مى شود و… .
ناموجود
رده سنی |
کودک (ب – ج) , نوجوان (ج – د) |
---|---|
قطع کتاب |
پالتویی |
تعداد صفحه |
176 |
ناشر |
سوره مهر |
نویسنده |
محمدرضا سرشار |
شابک |
9789644713910 |
نوبت چاپ |
دوم |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.