نمای دور:صدیقه وجدانی: پدیده خانمان سور جنگ بلایی است که ممکن است برای هر کشوری اتفاق بیفتد، اما تنها ملتهایی میتوانند از بلایا و آسیبهای آن جان سالم به در ببرند که با ایمانی قوی و توکل به خدای متعال، برای بازسازی و بهسازی کشور خود تلاش کنند. به جز خاطره هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، پیوندهای مشترک فرهنگی و مذهبی فراوانی میان ملت ما و مردم بوسنی وجود دارد که انگیزهای برای ترجمه کتاب شده است نویسنده این کتاب دختر نوزده سالهای از اهالی سارایوو به نام ادیتا دوگالیچ است که خود از نزدیک شاهد وقایع آغاز و پایان آن بوده است. او به کمک دوست آلمانی خود، کارین کوسترر، این کتاب را تالیف کرده است. در این کتاب از وطن ویران و تقسیم شدهاش، از دردها، بدبینیها و خوشبینیهای غرورآمیز مردمی سخن میگوید که روزهای سختی را پشت سر گذاشتهاند و اینک مصمماند سرزمین ویران خود را آباد کنند.
از کتاب:هرچه پیدا میکردیم، بین همسایگان قمست میشد. درجنگ، اگر غذایت را با دیگران تقسیم نکنی، خیلی زود گرسنه میمانی در این خانه بزرگ، نژادهای گوناگونی کنار هم زندگی میکردند و همه با هم متحد بودند. این روح اتحاد، در دوره جنگ هم بود. مردم از شدت گرسنگی، سطلهای زباله سازمانهای امدادی را به دنبال خوراکی زیرو رو میکردند. خیلیها برای اینکه آنها را نشناسند، تغییر قیافه میدادند. آنان قسمتهایی از نانهای کپک زده را که هنوز سبز نشده بود، جمع میکردند و میخوردند. صفحه ۱۱۸
از همین قلم:وطن فقط یک سرزمین نیست (سوره مهر) ماجرای پسری که یک روز سوسک شد (مه نما) حقههای کلاه قرمزی (منادی تربیت) سرانجام من به مدرسه میروم (منادی تربیت) همیشه همینطوره (مه نما) یوتا بچه وسطی و دردسرهایش (قو)


با من به بوسنی می آیی؟
11,000 تومان 9,900 تومان
نمای نزدیک:وقتی جنگ در حال نابودی همه نشانههای زندگی بود، تنها عده کمی توانستند آزادانه برای فرار کردن یا ماندن تصمیم بگیرند. ادیتا و خانوادهاش، از زنده ماندههایی بودند که به آلمان گریختند و داستان «با من به بوسنی میآیی؟» ترسها و تردیدهای ادیتاست، برای بازگشت به وطن. وطنی که در تمام سالهای پناهندگی، هرگز شکی برای دوباره دیدنش به دل راه نداده است. اما نویسنده در کتاب خود، نگاهی خیره کننده و روایتی درخشان از ترس و وحشتی ارایه میکند که دیگر ترس از ویرانی و مرگ نیست؛ ترس آنهایی است که فرار کردهاند برای رویارویی با آنهایی که رویاروی گلوله و گرسنگی و ترس از مرگ در وطن ماندهاند. داستانی خواندنی و شگرف که در لابه لای سطورش در پی پاسخ دادن به این سوال است که آیا آنها که در وطن ماندهاند، مایل هستند که آدمهایی مثل ادیتا به وطنشان، بوسنی، برگردند و یا آنها را خیانتکار میدانند؟ عزیمت ادیتا به بوسنی و برخورد او با اولین نشانهها، آدمها و فضاهای کشورش از خواندنیترین و جذابترین بخشهای کتاب است.
نویسنده با پرداخت دقیق جزئیات و نزدیک شدن به شیوه زندگی بازماندگان، به زیبایی توانسته است شکاف عمیقی را که میان پناهندگان و بازماندگان ایجاد شده، از دریچه نگاه قهرمان قصهاش بازگو کند. نویسنده قهرمانش را به میان جوانان بوسنیایی میبرد، اما به او اجازه همدری و دلسوزی نمیدهد، چرا که این جوانان را انسانهای آزادی میبیند که در سرزمین خودشان بودهاند و با همه زندگی سختی که داشتهاند، به چشم ادیتا با نشاط و پرانرژی به نظرمی رسند.
«با من به بوسنی میآیی» خاطرهای واقعی است از دختری نوزده ساله به نام ادیتادوگالیچ که بعد از جنگ و پس از چهار سال زندگی در آلمان به وطنش بازمی گردد.
ناموجود
رده سنی |
کودک (ب – ج), نوجوان (ج – د) |
---|---|
قطع کتاب |
پالتویی |
تعداد صفحه |
155 |
ناشر | |
نویسنده | |
شابک |
9789644715952 |
نوبت چاپ |
چهارم |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.