نمای دور:کتاب جایزه نخستینبار در سال 1360 منتشر شد، یک سال بعد به عنوان نخستین «کتاب برگزیده سال جمهوری اسلامی ایران برای کودکان» انتخاب و مورد تجلیل قرار گرفت و پس از آن، بارها داستانهای مختلف آن تبدیل به فیلمهای کوتاه شد و در برنامههای کودک و نوجوان شبکههای یک و 2 دهه 1360 سیما به نمایش درآمد. همچنین در یک کتاب درسی کمک آموزشی دوره دبیرستان و یک کتاب آموزش داستاننویسی برای نوجوانان (پلی به سوی داستاننویسی، داریوش عابدی، انتشارات مدرسه) به عنوان داستانهای نمونه و آموزشی، آورده شد و مورد بررسی قرار گرفت.
اجرای داستان «دوستان» از این مجموعه، به دو زبان فارسی و ترکی توسط سرشار در برنامه «قصه ظهر جمعه» رادیو شبکه سراسری جمهوری اسلامی ایران در سال 1368، منجر به تشویق قصهگو به وسیله مقام معظم رهبری و اهدای یک جلد «بوستان» سعدی مزین به یادداشت و امضای معظم له به نامبرده شد.
از کتاب:چند هفته دیگر هم گذشت. بابا حقوق هم گرفت و از دوچرخه خبری نشد. دیگر کم کم ناامید شده بودم. فکر نمیکردم که بابا، حالاحالاها بتواند به قولش وفا کند، اما یک موضوع بیش از همه رنجم میداد: از دو ـ سه روز بعد از آنکه نتیجه امتحانها را دادند، نمیدانستم چرا بابا یکدفعه عوض شد. دیگر انگار آن بابای قبلی نبود. صفحه 19
افتخارات:کتاب سال جمهوری اسلامی در حوزه نوجوانان ـ 1362
جایزه
9,000 تومان قیمت اصلی 9,000 تومان بود.8,100 تومانقیمت فعلی 8,100 تومان است.
نمای نزدیک: کتاب «جایزه» شامل سه داستان کوتاه با نامهای «ساعت طلا»، «جایزه» و«دوستان» است که برای گروههای سنی سالهای آخر دبستان و دوره راهنمایی تحصیلی نوشته شده است.
داستان نخست کتاب (ساعت طلا) سرگذشت دو دوست با نامهای سعید و صادق است که افزون بر همکلاسی با هم دوست و رفیق صمیمی هستند. روزی که صادق برای درس خواندن به خانه سعید میرود ساعت طلایی سعید گم میشود. از این لحظه به بعد سعید به دوستش مشکوک میشود و احساس میکند او ساعتش را دزیده است. در پایان داستان هم معلوم میشود کلاغی که در بالای درخت حیاط آنها لانه دارد ساعت سعید را برده است.
داستان دوم (جایزه) که نام کتاب هم از آن برگرفته شده، درباره تلاشهای پسر نوجوانی است که به امید اینکه پدر برایش دوچرخه بخرد میخواهد در امتحان نهایی مقطع ششم ابتدایی شاگرد اول کلاس شود اما تنگناهای مالی این اجازه را به پدر نمیدهد که به قولش وفا کند و برای پسرش دوچرخهای بخرد. در پایان داستان پسر متوجه موقعیت پدر میشود و با نوشتن نامه ای به پدرش اطلاع میدهد که از خواستن دوچرخه منصرف شده است.
آخرین داستان کتاب (دوستان) نیز سرگذشت نوجوانی با نام یونس را روایت میکند که به همراه خانوادهاش از شهر شیراز به شهر تبریز مهاجرت کرده و هنگام حضور در مدرسه این شهر با فضای تازه و غریبهای مواجه میشود که تحمل آن برایش تا حدودی دشوار است. یونس زبان دانشآموزان تبریزی را که ترکی است بلد نیست و همین مساله باعث میشود به سراغ یکی از دانشآموزان به نام مهدی برود که او هم اتفاقاً شیرازی و همزبان یونس است. مهدی دانشآموز بی انضباطی است و او باعث فرار چند روزه یونس از مدرسه میشود اما بچههای مدرسه یونس را به سر کلاس بر میگردانند و دوستی آنها عمق بیشتری پیدا میکند و یونس به مدرسه و دوستان جدید علاقهمند میشود.
سرشار در داستانهای این کتاب چنان با مهارت دنیای ذهنی نوجوانان و فضاهای آموزشی را ترسیم میکند که خواننده خود را درست وسط ماجراهای کتاب میبیند. به همین خاطر، با آدمها و اتفاقات این داستانها همراه میشود.
ناموجود
رده سنی |
کودک (ب – ج) , نوجوان (ج – د) |
---|---|
قطع کتاب |
وزیری کوتاه |
تعداد صفحه |
36 |
ناشر |
سوره مهر |
نویسنده |
محمدرضا سرشار |
شابک |
9789645062748 |
نوبت چاپ |
هفدهم |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.