«یک روز، یک مرد»، بیستمین کتاب از مجموعه قصه فرماندهان و داستانی است که زندگی یک مرد واقعی را به قلم محسن مطلق به تصویر میکشد. این نویسنده پس از «مهاجر مهربان» کتاب دومی است که به خوانندگان این مجموعه خواندنی پیشکش میشود.
نویسنده تلاش میکند تا روح بزرگ و آسمانی و عظمت شخصیتی قهرمان داستان را به خوبی تبیین کند و به مخاطبش بگوید که کارهایی از شخصیت اول کتاب سر میزند که فقط یک مرد میتواند آنها را انجام دهد؛ چرا که شهید حاج داوود کریمی در زمان جنگ مسئولیتهایی از قبیل فرماندهی سپاه تهران و فرماندهی سپاه غرب کشور را برعهده داشته که میتوانسته آینده سیاسی خود را نیز تأمین کند، اما پس از جنگ، ریاست را کنار گذاشته و به حرفه سابق خود، یعنی تراشکاری مشغول شده است.
نویسنده نمیخواهد در این کتاب، صرفاً از شهید کریمی یک قهرمان جنگی بسازد؛ هرچند که او در هشت سال دفاع مقدس و سالهای پس و پیش آن نیز قهرمانانه در جبهههای گوناگون مبارزه کرده و نه تنها با لشکر صدام که با قاچاقچیان مواد مخدر در شرق کشور هم دلاورانه جنگیده است.
مطلق در این کتاب خود، بیهیچ مقدمهای سراغ مبارزات سیاسی ـ انقلابی حاج داوود کریمی میرود و قصهها را از جایی شروع میکند که او و همفکرانش در تعقیب ساواک هستند. رد خون دوست زخمی او تا مخفیگاه آنها کشیده شده و با بر آمدن آفتاب، آنها در مشت نیروهای امنیتی رژیم هستند. اما باران میبارد و همه چیز را با خود میشوید و میبرد.
نویسنده در کتاب «یک روز، یک مرد» دست به ابتکار زده و ترتیب زمانی قصهها را تغییر داده است. قصه دوم، چیزی به پرواز حاج داوود نمانده و بیماری شیمیایی او را حسابی درگیر خود کرده است. در آنجا، فرزندش رانندگی میکند و قصه «بنزین» زمانی به سرانجام میرسد که پدر و پسر دست یک در راه مانده را میگیرند.
اما قصه سوم به سنگرهای جنگ برمیگردد و قصه چهارم به نوجوانیهای حاجی و این ماجرا همینطور ادامه دارد؛ چون مطلق نمیخواهد یک اثر خطی با ترتیب زمانی خلق کرده باشد.
لینک خرید نسخه الکترونیکی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.