باریک الله شیخ حسن
باریک الله شیخ حسن

10٪ تخفیف

بازگشت به محصولات
تیمار غریبان
تیمار غریبان

10٪ تخفیف

سالار تکریت

somdn_product_page
شناسه محصول: 9786000327514 دسته:
توضیحات

برخلاف رسم آن زمان در یزد که بچّه‌ها را از کودکی و قبل از دبستان به مُلّا می‌فرستادند تا روخوانی و روان‌خوانی قرآن را یاد بگیرند، من بیشتر از یکی، دو ماه پیش مُلّا رُبابه نرفتم. نرفتنم دلیل داشت. یک روز وسط حیاط خانة ملّا چشمم به مرغ و خروس‌ها افتاد. یک تکه چوب برداشتم و افتادم به جان آنها و تارومارشان کردم. سروصدایشان حسابی درآمد. طولی نکشید که ملّا رسید و با دیدن وضعیّت پریشان مرغ و خروس‌ها عصبانی شد. چشم‌غُرّه‌ا‌ی به من رفت. از چشمانش خواندم که می‌خواهد تنبیهم کند. با یک ترکه نازکِ درخت انار، افتاد دنبالم. بدون معطّلی پا گذاشتم به فرار و از خانة او به سمت کوچه آمدم و از آنجا دور شدم. مقداری از راه را آمد، امّا خسته شد و ایستاد. به خاطر همین اتفّاق، وقتی به خانه آمدم به مادرم گفتم که دیگر نمی‌خواهم به ملّا بروم. واقعاً از تنبیهشدن می ترسیدم و از کتک خوردن بیشتر. از آن مدّت کم همین‌قدر یادم هست که ملّای ما از اهالی محل بود. به خانه اش می‌رفتیم و خیلی منظّم و دایره‌ وار می نشستیم. او هم از حروف الفبای عربی شروع می‌کرد. با روش خاصّی که در قدیم برای تعلیم قرآن به کار می‌بردند، صداها را به شاگردان یاد می‌داد. بعد هم با هِجی کردن کلمات، خواندن قرآن را برای شاگردانش آسان می‌کرد. ادامه یادگرفتن قرآن برای من به فرصت‌هایی محدود شد که تابستان‌ها و در بین سال‌های رفتن به دبستان برایم وجود داشت.‬‬‬‬‬‬

توضیحات تکمیلی
قطع کتاب

رقعی

رده سنی

بزرگسال

تعداد صفحه

228

ناشر

نویسنده

شابک

9786000327514

نوبت چاپ

دوم

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سالار تکریت”