
۱۹,۰۰۰ تومان10٪ تخفیف۱۷,۱۰۰ تومان

۱۰۰,۰۰۰ تومان10٪ تخفیف۹۰,۰۰۰ تومان
یادداشت های ناتمام
۱۷,۰۰۰ تومان10٪ تخفیف۱۵,۳۰۰ تومان
نمای نزدیک:جنگ که تمام شد، کتابهای زیادی از خاطرات رزمندگان و اسرا و جانبازان منتشر شدکه به حق جملگی ناگفتههایی خواندنی دارند.کتاب «یادداشتهای ناتمام» یکی از این آثار است که خاطراتی از چهار رزمنده دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را دربرمیگیرد؛ یادداشتهای ناتمام، لحظه توسل، در مهران و شب آتش عناوین این چهار خاطرهاند.
نام کتاب برگرفته از عنوان نخستین یادداشت است که شهید علی سمندریان آن را نوشته. وی در این یادداشت روزگار دوران جنگ را شرح میدهد. علاوه بر این، وصیتنامه کوتاه و مختصر شهید سمندریان در انتهای یادداشت آمده است. یادداشت «در مهران» نوشته شهید سیدمحمد شکری همانطور که از نامش مشخص است، به بخشی از درگیریها در منطقه مهران اختصاص دارد.
«لحظه توسل» به قلم کمال سپاهی موقعیت و رویدادهای اردوگاه رزمندگان در کارون، منطقه شلمچه و ساعاتی از عملیات کربلای پنج را روایت میکند که نویسندهاش، به عنوان بیسیمچی در آن عملیات حضور داشته است.
آخرین یادداشت کتاب حاضر با عنوان «شب آتش» نوشتهای از اصغر آبخضر درباره عملیات مسلم بن عقیل است.
«یادداشتهای ناتمام» با بیان جزئیات و لحظاتی بکر و مستند، توانسته است در تکمیل تصویری که از دوران دفاع مقدس وجود دارد، نقش شایانی بازی کند و جنبههایی دیگر ازاین واقعه بزرگ را پیش روی مخاطبان بگشاید و به نمایش بگذارد؛ چنانچه به عنوان نمونه در یادداشت «لحظه توسل» خواننده بهعینه میبیند که چگونه توسل به حضرت زهرا(س) باعث عقبنشینی عراقیها میشود.
ناموجود
somdn_product_pageنمای میانی:شهید سیدمحمد شکری ۱۸ آبان ماه سال ۱۳۴۱ در کربلا به دنیا آمد. محمد هشت ساله بود که به ایران برگشتند. دوازدهم اسفند ماه سال ۱۳۶۵ بچههای «گردان عمار» در منطقه شلمچه محاصره میشوند. محمد به سمت بچههای محاصره شده و زخمی میرود که با اصابت خمپاره شهید میشود. او به هنگام شهادت، دانشجوی سال چهارم پزشکی دانشگاه تهران بود.
شهیدعلی سمندریان ازطریق بسیج به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.
نمای دور:حضرت آیتالله سید علی خامنهای(رهبرمعظم انقلاب): از این چهار نوشته، سومی را که به قلم شهید سید محمد شکری است قبلاً در جزوه مستقل خوانده بودم. از اولی هم که به قلم شیوا و سرشار از صفای شهید سمندری است، ذکر در «حنابندان» قدمی که یکی از شیواترین نوشتههای مربوط به جبهه است – رفته بود و با آن آشنائی دورادوری داشتم. آن را خواندم و حقیقتاً محظوظ شدم. خدا این هر دو شهید را در سرادق ملکوت، همنشین اولیاء فرماید. نوشته کمال سپاهی هم شیرین و خواندنی است هرچند آن جاذبه دو نوشتهی دیگر را ندارد. درباره نوشته آخر هم، دو سه جمله در ابتدای آن نوشتهام. خداوند به همهشان جزای خیر بدهد.
حمید شمس(منتقد): در این کتاب چهار یادداشت متفاوت و خواندنی درباره حال و هوای جنگ تحمیلی منتشر شده که هر یک به نوبه خود درخور مطالعه است و در مجموع کتابی خواندنی را پیش روی مخاطب قرار میدهد.
از کتاب:ساعت ۱۱:۳۰ بود که از سر و صدای بیرون سنگر بیدار شدیم. تویوتاها آمده بودند تا بچهها را به جلو ببرند. آماده شدیم و در این بین برادر مرادی آمد و گفت:«بی سیم چیهای گردان بروند جلوتر سوار ماشین حاج حسن بشوند.»
با بچهها حرکت کردیم. در راه برو بچههای گروهانها را درحال سوار شدن به ماشین دیدیم. چهرهها انبوهی از مردانگی، صلابت، از خود گذشتگی و عشق بود. در چشمانشان انتظار موج میزد، انتظار دیدار. در گوشه و کنار خداحافظیها پا گرفته بود.صفحه۶۸
قطع کتاب |
رقعی |
---|---|
رده سنی |
بزرگسال |
تعداد صفحه |
126 |
ناشر | |
شابک |
9789645067494 |
نوبت چاپ |
پنجم |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.