نمای میانی:محمود مهدوی شاعر، مترجم و پژوهشگر، سال 1351 در اردبیل به دنیا آمده است. او علاوه بر انتشار اشعاری از خود به زبان آذری، ترجمه آثار نویسندگان جمهوری آذربایجان را هم در دستور کار دارد. در این عرصه به غیر از «بیبیآوازخوان من» کتاب دیگری نیز به نام «۱۰ سپتامبر» با ترجمه مهدوی منتشر شده که مجموعهای ازداستانهای کوتاه جمهوری آذربایجان است. مهدوی همچنین در زمینه خاطرات شفاهی دفاع مقدس، فعال است.
نمای دور:محمود مهدوی (نویسنده کتاب و پژوهشگر): اولین بار اسفند ۱۳۷۵ او را دیدم؛ همان روزی که زلزله، بیشتر روستاهای اردبیل را ویران کرد. با چند نفر از بچهها، در استادیوم دوهزار نفری شهید آسمانی، لباسهایی را که مردم برای زلزلهزدهها داده بودند از هم جدا میکردیم. یکی آمد و لباسها را این طرف و آن طرف کرد و چیزهایی گفت. پرسیدم: «این آقا کی بود؟» گفتند: شفیع شکوهی. این کتاب حاصل حدود ۲۵ ساعت مصاحبه است که رخدادهای دوران کودکی تا سالهای پس از جنگ او را در بر میگیرد.
مدتی پیش پروندهها و خاطرات موجود در بنیاد حفظ آثار اردبیل را مرور میکردم. برخی از خاطرات به حدی تلخ بودند که در قطعات حزنانگیز شعر توصیف شدهاند. خاطرات در ایران به دو شیوه تدوین میشوند؛ خاطره صرف و خاطره داستانی. من به شیوه تدوین داستانی منتقدم، به این دلیل که خاطرات و بیان وقایع، حال و هوای داستانی به همراه دارند.
از کتاب:سوسوی ستارهها را که در آسمان دیدم داشتم از پا میافتادم. همه جای بدنم تیر میکشید. خون زیادی از من رفته بود. سرم داشت میترکید و گوشهام زق زق میکرد. بهیار هم نداشتیم و تا آن روز با کنسروهای گوشت عراقی و چند تا بیسکویت سر کرده بودیم. شب داخل نایلون برای ما برنج آوردند. غذا برای یک گروهان بود و من سهم بیست نفر را برداشتم. آنها با تعجب گفتند: «همه غذا برای شماست». گفتم: «ما فقط بیست نفریم». بچهها غذایشان را بهصورت نشسته و خوابیده و یا در حال نگهبانی خوردند.صفحه ۴۶
از همین قلم:بیبی آوازخوان من (سوره مهر) پلاکاردهای خالی گردان (حوزه هنری اردبیل) خمپارهها ما را بدرقه میکردند (حوزه هنری اردبیل) ۱۰ سپتامبر (امرود) خواب روی پوکههای داغ (حوزههنری اردبیل) تبسم در اول وقت (ساوالان ایگیدلری) بلعمی( مدرسه) و …


ترکش ها گرایم را گرفتند
10,000 تومان قیمت اصلی: 10,000 تومان بود.9,000 تومانقیمت فعلی: 9,000 تومان.
نمای نزدیک:شفیع شکوهی، جانباز ۴۰ درصد جبهههای جنگ تحمیلی و راوی کتاب «ترکشها گرایم را گرفتند»، بارها تا آستانه شهادت پیش رفته و هر بار به طرز معجزهآسایی نجات یافته، اگرچه در این راه دوستان زیادی را از دست داده است اما انگار تقدیر بر این بوده که او زنده بماند.
سادگی بیان، خلوص گفتار و شوخطبعی راوی حتی در سختترین صحنههای نبرد، از خصوصیات منحصر به فرد این کتاب است. از آنجا که جنگ برای شفیع شکوهی جوان، جزئی از زندگی بوده است، او بدون هیچ شکایتی، همواره خود را تسلیم مقدرات جنگ کرده است. ترکشهای دشمن، گلولههای سهوی نیروهای خودی و نبردهای تن به تن، همه در نگاه او، جزئی از بازی روزگار هستند. در بخشهای انتهایی کتاب از ادامه مبارزات شکوهی میخوانیم، اما این بار نه در جنگ بلکه در کارزارهای ورزشی. وی در کتاب به یکی از بهترین مبارزاتش در زندگی اشاره میکند: او موفق میشود مدال طلای مسابقات جهانی مجروحان انگلستان در سال ۱۹۹۳ را کسب کند؛ جاییکه بالاتر از کهنه سربازان آمریکا و انگلستان بر سکوی قهرمانی میایستد. شکوهی در این مسابقات، همزمان با پخش سرود رژیم اشغالگر قدس، فریاد «یاعلی» سر داده و با پرتاب نیزه رکورد دنیا را جابجا میکند. این کتاب، یکی از موفقترین نمونههای تلفیق جنگ و طنز است.
در انبار موجود نمی باشد
قطع کتاب |
رقعی |
---|---|
رده سنی |
بزرگسال |
تعداد صفحه |
135 |
ناشر | |
نویسنده | |
شابک |
9789645067548 |
نوبت چاپ |
سوم |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.