نمای نزدیک:بیست و یک ساله است، با چشمهایی درخشان و صدایی قاطع که وقتی از ایستادن در برابر دشمن دین خدا حرف میزند، همه نگاهها به سویش برمیگردند. داستان زندگی سیدمجتبی نوابصفوی، با غلیان احساسات مذهبی و دینیاش در برابر کتابهای کسروی آغاز میشود که در این راستا این جوان مبارز از علما دست خطی مبنی بر مهدورالدم بودن نویسنده میگیرد. پول تپانچه را هم سیدمحمدحسن طالقانی به او میدهد. اینها همه مربوط به زمانی است که نواب بعد از جدلها و بحثهای فراوان از اصلاحپذیر بودن کسروی ناامید شده است. ترور احمد کسروی توسط فداییان اسلام، اولین نقطه مبارزات این گروه را در کتاب شکل میدهد. موقعیتی زیبا و داستانی که در بخش دیگری از ماجرا، نمایانگر تلاش حکومت پهلوی برای نشان دادن شمایلی مذهبی از خود نیز هست.
داوود سالک، در روایت زندگی پرفراز و نشیب این قهرمان، اگرچه با رویدادهای فراوان و مبارزات وسیعی روبرو بوده، اما به خوبی از عهده روایت داستانی مهمترین بخشهای زندگی آن شهید با ذکر جزئیات برآمده است. اعدام انقلابی هژیر توسط فداییان اسلام و تلاش آنها برای راه یافتن نمایندگان خود و جبهه ملی به مجلس با رهبری آیتالله کاشانی، از بخشهای خواندنی و جذاب کتاب است. تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی و دفاع از ملت فلسطین، تألیف کتابی تحت عنوان «جامعه و حکومت اسلامی» توسط فداییان اسلام به صورت زیرزمینی، پیشنهادهای شاه به نواب برای کنترل و به دام انداختن او، ماجرای ملی شدن صنعت نفت، اعدام انقلابی هژیر و رزم آرا، اختلاف میان فداییان اسلام و مصدق و سرانجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از دیگر ماجراهای خواندنی است که داوود سالک در کتاب «سومین پرچمدار» به آنها پرداخته است. اما داستان زندگی نواب و یارانش، با در هم آمیختن صدای تیرهایی که بر قلبشان فرود میآمد و صدای اذانی که بیلرزش از حلقومشان خارج میشد، در یکی از روزهای تیرماه ۱۳۳۴، به پایان میرسد. نویسنده در انتهای داستان و در فصلی تکان دهنده، به ماجرای انتقال جسد آن شهید به قم پرداخته است.
نمای دور:مقام معظم رهبری (خاطرات معظمله از شهید نواب صفوی): مرحوم نواب آمد. یک عده هم از فداییان اسلام با او بودند که با کلاهشان مشخص می شدند… اینها هم دور و برش را گرفته بودند و همراه با جمعیتی وارد مدرسه سلیمان خان شدند …سخنرانی نواب یک سخنرانی عادی نبود. بلند میشد و میایستاد و با شعار کوبنده شروع به صحبت میکرد. من محو نواب شده بودم. خودم را از لابهلای جمعیت به نزدیکش رسانده و جلوی نواب نشسته بودم. تمام وجودم مجذوب این مرد بود و به سخنانش گوش میدادم و او هم بنا کرد به شاه و دستگاههای انگلیس و اینها بدگویی کردن.
اساس سخنانش این بود که اسلام باید زنده شود. اسلام باید حکومت کند و این کسانی که در راس کار هستند دروغ میگویند و مسلمان نیستند. من برای اولین بار این حرفها را از نواب صفوی شنیدم و آنچنان این حرفها درون من نفوذ کرد و جای گرفت که احساس میکردم دلم میخواهد همیشه با نواب باشم.
از کتاب:از او پرسید: «خب نواب چه گفت؟» امامی با خود فکر کرد: «اگرهمه آنچه نواب گفته، به شاه بگویم، بلافاصله او را دستگیر میکنند. ممکن است فداییان مرا مقصر بدانند و بالاخره جانم را از دست بدهم. نواب هم که نمیآید از شاه بپرسد من پیغام او را چطور گفتهام. مگر میشود به شاه بگویم چمدان پول را از اتاق بیرون انداخت و با عصبانیت تمام تو را توله سگ پهلوی خطاب کرد؟» شاه گفت: «به چه فکر میکنی؟ من منتظر جواب هستم.» صفحه ۱۸۸
از همین قلم:شنهای زمان (چاپار فرزانگان) کمی با ناصرالدین شاه (چاپارفرزانگان) زندگی پرماجرای نادرشاه افشار (معیار علم) سنجاب ترسیده فیل فهمیده (معیارعلم) کیه کیه در میزنه (معیاراندیشه)
مشاهده سبد خرید “تا دانشگاه هویزه” به سبد خرید شما اضافه شد.
اتمام موجودیداوود سالک
شاهنشاه در کوچه دل گشا
35,000 تومان قیمت اصلی 35,000 تومان بود.31,500 تومانقیمت فعلی 31,500 تومان است.
سه دیدار (جلد اول)
135,000 تومان قیمت اصلی 135,000 تومان بود.121,500 تومانقیمت فعلی 121,500 تومان است.
سومین پرچمدار
شناسه محصول:
9789645064202
دسته: انقلاب اسلامی
توضیحات
توضیحات تکمیلی
قطع کتاب |
رقعی |
---|---|
رده سنی |
بزرگسال |
تعداد صفحه |
223 |
ناشر |
سوره مهر |
نویسنده |
داوود سالک |
شابک |
9789645064202 |
نوبت چاپ |
سوم |
نظرات (0)
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سومین پرچمدار” لغو پاسخ
محصولات مرتبط
ستون 1453
تفنگمو زمین نذار
یه بوس خوشمزه
دخیل عشق
امتیاز 4.75 از 5
پدر پسر روح الله
امتیاز 5.00 از 5
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.