کتاب حاوی مجموعه نقیضهه هایی بر اشعار شاعران معروف و نیز سایر قالب ها مانند رباعی، دوبیتی ، غزل، قصیده و ترانه طنز است و بیشتر موضوعات و سوژه های اجتماعی و فرهنگی را دستمایه طنز- البته با زبانی سالم و کنایی- قرار داده است.
برشی از کتاب مخزن الاشرار :
وصلت ما از ازل یک وصلت ناجور بود
من که خود راضی به این وصلت نبودم زور بود
درس و دانشگاه بالکل بی بخارم کرده بود
بسکه بودم سر بزیر و در غذا کافور بود
چندباری خواستگاری رفته بودم بد نبود
میوه می خوردیم و کلا” سور و ساتم جور بود
این یکی گیسو کمند و آن یکی بینی بلند!
این یکی چشم آبی و آن دیگری مو بور بود
سومی هم دو برادر داشت هر جفتش خفن
اولی خر فهم بود و دومی خر زور بود
خانواده گرچه یک اصل مهم در زندگی است
انتخاب اولم باباش مرده شور بود
کیس خوبی بود شخصاً، صورتاً، فهماً، فقط
هشتصد تا سکه مهر خانم مزبور بود
با خودم گفتم که کی داده…گرفته، بی خیال
حیف از شانس بدم دامادشان مأمور بود!
گرچه زن کلا” وجودش مایه درد و بلاست
می گرفتم یک زن دیگر اگر مقدور بود
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.