نمای دور:کتاب «غیر از خدا هیچ کس نبود» مجموعه داستانهای تاریخی برای کودکان و نوجوانان سالهای آخر دبستان و دوره راهنمایی را شامل میشود که سالهای گذشته در مطبوعات چاپ شده است. سرشار در این کتاب کودکان و نوجوانان را با داستانهای تاریخی آشنا میکند و بازنویسی کتابهایی مانند طبقاتالاطباء را در اختیار آنها میگذارد تا با تاریخ پزشکی ایران آشنا شوند. سرشار در داستان دیگری با نام «سود تجارت»، کودکان و نوجوانان را با داستانهای استاد شهید مرتضی مطهری آشنا میکند و به آنها آموزش میدهد که در تجارت باید از راه درست به سود رسید نه اینکه از راه ناراست تجارت کرد.
او در داستان دیگر این کتاب برای نوجوانان ایرانی نفس اماره را به تصویر میکشد و به آنها میگوید که چگونه وسوسههای شیطان میتواند ذهن انسان را آشفته کند. تمام توصیههایی که در این کتاب بیان شدهاند، در قالب داستانهایی جذاب و شیرین آمدهاند و هیچ کدام لحن پند و اندرزی مستقیم را ندارند.
از کتاب:دیگر حساب سال و ماه هم از دستم خارج شده، چطور فراموش کرده بودم که ماه ذیالحجه این قدر نزدیک است! خوب؛ الحمدالله. خدایا شکرت! بالاخره، هر چه نباشد، در این ماه، میتوانم با کار برای کاروانها و حجاج، چند سکهای به دست آورم. عید قربان هم که نزدیک است. همان هم روزنه امیدی است. بعد از آن هم خدا کریم است. مگر او عبادت فردا را امروز از من خواسته، که من، روزی ماه بعدم را، حالا از او بخواهم؟!صفحه 37
غیر از خدا هیچ کس نبود
12,000 تومان قیمت اصلی: 12,000 تومان بود.10,800 تومانقیمت فعلی: 10,800 تومان.
نمای نزدیک:محمدرضا سرشار در کتاب «غیر از خدا هیچ کس نبود» پنج داستان با نامهای «هوش ثروت است»، «ایثار»، «سود تجارت»، «حامد، پسر ایوب» و «پزشک زیرک» را گرد هم آورده است.
«هوش ثروت است» داستان کشاورزی فقیر و دخترش است که از مال دنیا تنها یک گاو داشتهاند، مرد فقیر در وقت شخم زدن زمین گاو همسایه ثروتمندش را قرض میگیرد اما روز بعد گاو همسایه میمیرد، کشاورز نمیداند چه کند، پول گاو را ندارد که به همسایهاش بدهد، گاو خودش را هم نمیتواند بدهد. پیش قاضی میروند و او این مساله را بررسی میکند.
داستان دوم این کتاب «ایثار» نام دارد. این داستان روایتگر جنگ میان سپاه کافران و اسلام است که در جنگ برموک اتفاق افتاده است. جنگ به پایان رسیده و سپاه کافران شکست خوردهاند، میدان پر از کشته و شهید است. صدای ناله به گوش میرسد همه تشنه هستند. سقا آب میآورد. مجروحان به یاد مجروحان تشنه دیگر آب نمینوشند و سقای دلسوخته از این ماجرا میسوزد و میگرید.
نام داستان سوم کتاب «سود تجارت» است و به دوران امام صادق(ع) برمیگردد. امام خدمتکارش را به تجارت میفرستد و او با پول زیادی برمیگردد و میگوید این دو برابر سرمایهای است که هنگام رفتن به من دادید و امام میگوید چنین سود و تجارتی را هرگز نمیخواهم. این داستان بر اساس قصه «بازار سیاه» از کتاب داستان راستان، بازنوشته استاد شهید مرتضی مطهری است.
داستان چهارم «حامد، پسر ایوب» نام دارد. این داستان حرفهای حامد با نداهای درونی خود و با وسوسههای شیطانی و نفس امارهاش است. حامد وضع مالی خوبی ندارد و همسر و فرزندانش گرسنه هستند. از کار قبلیاش به خاطر رباخواری اربابش دست کشیده، مدام در کوچههای شهر پرسه میزند تا کاری بیابد، ناگهان کیسهای روی زمین او را متوجه خود میکند و او مردد میماند که آن را برای خود بردارد یا به صاحبش بازگرداند.
داستان پنجم در مورد یک پزشک زیرک است که اصل داستان در کتاب طبقاتالاطباءآمده است و سرشار این داستان را بر اساس کتاب تاریخ پزشکی ایران، تالیف «سیر یل الگود» با ترجمه دکتر باهر فرقانی نوشته است.
در انبار موجود نمی باشد
قطع کتاب |
رقعی |
---|---|
رده سنی |
بزرگسال |
تعداد صفحه |
56 |
ناشر | |
نویسنده | |
شابک |
2 ـ 264 ـ 506 ـ 964 ـ 978 |
نوبت چاپ |
یازدهم |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.