از خویشتن جدا شدن و به خدمت محرومان رسیدن و با شهادت مسافر بهشت شدن
برشی از کتاب:
*جناب سروان با عصبانیت به سمتش آمد و گفت: «گفتی میخواهی چیکار کنی؟»
گفت: «قربان فقیرترین جای کشور!» و سروان نوشت:
احمد حجتیصادره از نجفآبادمحل خدمت: خوزی-لارستان-استان فارس
صبح زود بیدار شدم و لباسهایم را پوشیدم. به گمان خودم میخواستم صف اول نماز «عیدفطر» بایستم. به جنتالشهدا که رسیدم، جمعیت موج میزد. نماز که تمام شد، بچهها اعلامیههای امام را بین جمعیت پخش کردند. احمد و چندتا از بچهها را پیدا نکردم. با خودم گفتم: «من از احمد جلوترم». موقع برگشت دیدم مجسمه شاه مرکز شهر سر جایش نبود و خبری هم از احمد در شهر نبود.
هر کتابی را قصه ایست ؛یادت باشد شاید قصه ی بعدی ،زندگی ات را متحول کند.
مسافر خوزی
5,000 تومان قیمت اصلی 5,000 تومان بود.4,500 تومانقیمت فعلی 4,500 تومان است.
این کتاب خاطرات معلم شهیدی است که رفاه و آسایش خود را رها کرد و به خدمت محرومان در آمد-شهید اهل قلم درباره ایشان می گوید : “با شهادت او تعداد شهدای خانواده حجتی به پنج تن رسید. اما اگر کسی گمان میکندکه آنها از جنگ خسته اند، بداندکه اشتباه میکند.”
ناموجود
رده سنی |
بزرگسال |
---|---|
قطع کتاب |
خشتی |
سال انتشار |
1390 |
نوع جلد |
شومیز |
تعداد صفحه |
66 |
ناشر |
شهید کاظمی |
نویسنده |
محمدمسلم حیدری |
شابک |
9786005331394 |
نوبت چاپ |
اول |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.