روایتی طنز آمیز از دانشگاه رفتن سهراب؛ رستمی که هر چه داشت ونداشت بفروخت تا خود پرچم دار خاندان بماند…
برشی از کتاب:
یکی داستان است پر آب چشم دل نازک از گیتی آید به خشم
آن سال، سال سختی بود. سهراب، فرزند دردانه ی رستم، بعد از سه سال درس خواندن و قبول نشدن،به پدر قوا داده بود که اگر نتواند امسال در آزمون سراسری دانشگاه ها قبول گردد، بر حکم پدر گردن نهاده و به جنگ با وی برودو پدر،در اقدامی غافلگیرانه او را به هلاکت رساند، تا ننگ دانشگاه نرفتن پسر فراموش گردد.رستم نیز هر آن چه داشت و نداشت را بفروخت تا سهراب در موسسه ی کنکوردانان رو به دانشگاه ثبت نام کند و کتاب تست بخرد و انبار کند .
ماه ها بگذشت و سهراب سخت مشغول خواندن بود… تهمینه مادرش،همیشه نگران بود.
دودلی در دل رستم غوغا می کرد؛چه کند؟! او که تاب و تحمل دوری فرزند ندارد،چگونه بر وی تیغ کشد و اورا به هلاکت برسانند؟! از طرفی هم رستم کسی نبود که ازسخنش بازگردد.
رستم در این کشمکش بود و سهراب نه ازترس جان که از فرط علاقه به علم آموزی و دانش اندوزی کمر همت بسته بود تا روز آزمون…
*هر کتابی را قصه ایست؛ یادت باشد شاید قصه ی بعدی، زندگی ات را متحول کند.
مرگ تدریجی یک سهراب
3,000 تومان قیمت اصلی 3,000 تومان بود.2,700 تومانقیمت فعلی 2,700 تومان است.
داستان بلند طنزی است که دانشگاه رفتن سهراب را روایت می کند! این داستان با بهره گیری از شخصیت های شاهنامه فردوسی، موقعیت های طنز جذابی را می آفریند و در خلال آن با زبان طنز به نقد جامعه می پردازد.
ناموجود
وزن |
130 گرم |
---|---|
قطع کتاب |
خشتی کوچک |
رده سنی |
بزرگسال |
سال انتشار |
1390 |
نوع جلد |
شومیز |
تعداد صفحه |
48 |
ناشر |
شهید کاظمی |
نویسنده |
زهرا یوسفان نجف آبادی |
شابک |
۹۷۸-۶۰۰-۶۳۶۰-۱۲-۶ |
نوبت چاپ |
اول |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.