جلوه های حضرت در عصر غیبت از نگاه فقاهت
یکی از مهم ترین وظایف روحانیت و عالمان دین، زدودن پیرایه های خرافه از پیکر مقدس دین و مذهب است.
انبیا و پیامبران الهی پیوسته با جهل و خرافه مردمان زمان خود در ستیز بوده اند، تا آنجا که جاهلان و کج اندیشان در اثر لجاجت بر پندارهای بی اساس و کردارهای زشت خود، به اذیت و آزار و حتی قتل پیامبران زمان خود اقدام می کردند.
این روزها از گوشه و کنار ایران اسلامی، شاهد برخی افکار و باورهای غلط و انحرافات اعتقادی هستیم. و اگر به این کج اندیشی ها، پاسخ منطقی و علمی و صحیحی داده نشود، خرافات در عمق فکر مردم ریشه دوانده و موجبات سستی عقاید مؤمنین و وهن دین و مذهب فراهم می گردد.
از این رو، بر اساس احساس وظیفه و در راستای انجام رسالت الهی، بر خود لازم دانستم برخی موضوعات مهم اعتقادی را هرچندگاه مورد بررسی قرار داده و به شبهات پیرامون آن پاسخ تحقیقی ارائه نمایم.
برشی از کتاب:
توجیه و حلّ اختلاف نصوص
البته بین این دو طایفه از روایات می توان به دو گونه جمع کرد:
توجیه اوّل: توقیع شریف حمل بر مشاهده همراه با دعوای سفارت و نیابت خاصّه و یا اخذ احکام و دستورات شرعی بوده باشد، همان گونه که علّامه مجلسی رحمه الله به آن اشاره کرد.
توجیه دوّم: کسانی که به محضر مبارک حضرت مشرف شدند، هرگز حضرت را نشناختند، و یا در حال ملاقات متوجه نشدند؛ ولی بعد از ملاقات شناختند. این توجیه را بعضی گفته اند؛ ولی بنده آن را در کلمات محدّثین و فقهای بزرگ شیعه در جمع بین نصوص مقام ندیده ام.
البته عنوان این باب در کلام شیخ طوسی، اشاره ای به این می تواند داشته باشد. ایشان فرمود: «وأمّا ما روی من الأخبار المتضمّنه لمن رآه وهو لا یعرفه أو عرفه فیما بعد، فأکثر من أن تحصی غیر أنّا نذکر طرفاً منها»؛(26) ولی عنوان این باب را نمی توان شاهد جمع بین نصوص دانست، گرچه از مقایسه عنوان باب توقیع و این باب و قرینه مقامیه، شاید بتوان این وجه را محمل دو طایفه دانست؛ ولی این توجیه مخالف اخبار مستفیضه ای است که دلالت بر شناخت حضرت هنگام ملاقات دارد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.