در این کتاب، جمله های آیه الکرسی، با عباراتی روشن و روان و قابل فهم، تفسیر شده و به مناسبت هر جمله، یکی از مسائل دینی و علمی مورد بحث قرار گرفته است.
نویسنده در مقدمه به وجه تسمیه ی آیه الکرسی، مروری بر مفاهیم این آیه، اهمیت، محدوده ی و هدف آیه الکرسی، تفاوت انسان و سایر موجودات در عبودیت، طبقه بندی مردم در عبودیت غیر خدا و جایگاه آیه الکرسی در نجات از عبودیت غیر خدا می پردازد و چنین می گوید: در آیه الکرسی، پروردگار عالم، خود را با صفت الوهیت که شایسته ی معبود واقعی است، معرفی فرموده و از حیات و قیومیت و مالکیت و علم و قدرت خویش نام برده است. وی هدف اصلی آیه الکرسی را چنین بیان می کند که: هدف این است که تنها معبود واقعی را به مردم معرفی کند و روح یکتاپرستی را در آنان ایجاد کند و از شرک و بندگی های ناروا آزادشان سازد.
وی در قسمت بعد، تمایل به آزادی را یکی از مهم ترین خواسته های طبیعی انسان می داند؛ و قبول پرستش خداوند در زمینه ی آزادی معنوی، را مانند پذیرش قوانین عادلانه در زمینه ی آزادی اجتماعی می داند . . .
بحث پیرامون الحی و قیوم و کلمات دیگر این آیه جز مباحثی است که مؤلف در ادامه به آن پرداخته است و عنوان می کند: اولین صفتی که در آیه الکرسی برای خداوند ذکر شده و از اوصاف کمال برای معبود حقیقی به حساب آمده، صفت حیات است. یعنی خداوند شایسته ی بندگی و پرستش، زنده و حی است و مانند معبودهای ساختگی، مانند بت و آتش و آفتاب و ماه، جماد و مرده نیست . . .
مؤلف در قسمت بعدی درباره ی مالک واقعی جهان (لَهُ ملک السماواتِ وَ الارض) چنین می گوید: آیه الکرسی، در این جمله، افکار مردم را فراتر می برد و به آنها می فهماند که معبود واقعی، نه تنها حی و قیوم و برپا دارنده ی عالم است، بلکه آسمانها و زمین و همه ی مخلوقات، ملک حقیقی اوست. این جمله می خواهد بگوید این چه نادانی و جهالتی است که مملوکی، مملوک دیگر را بپرستد و اگر به این نکته توجه کنید که همه ی این معبودهای شما مملوک خدا هستند، دست از پرستش آنها برمی دارید و تنها خدای یگانه را می پرستید.
اعتقاد به مالکیت پروردگار، تاثیر عمیقی در طرز تفکر آدمی دارد و زیربنای انسان سازی و از پایه های تعلیم و تربیت است. این عقیده می تواند در تمام مظاهر زندگی اثر بگذارد و آدمی را سریع از خود برهاند و به راه انسانیت سوق دهد . . .
نگارنده در ادامه به مسئولیت پذیری انسان معتقد، تفاوتهای علم آموزی انسان معتقد به مالکیت خدا و انسان مادی، نفی شفاعت بدون اذن خداوند، تفاوتهای شفاعت حقیقی اخروی با شفاعتهای دنیوی، ارتباط علم الهی و شفاعت، نقش اعتقاد به علم الهی در تربیت اسلامی و . . . می پردازد. نویسنده درباره ی احاطه ی علمی خداوند و محدودیت علم بشر می گوید: خداوند به همه ی آنچه در عالم هست، به گذشته و آینده ی جهان و به تمام حوادث و وقایعی که رخ می دهد، آگاه است. علم و آگاهی عبارت است از وقوف به حقیقت و واقعیت چیزی یا پی بردن به نحوه ی وجود آن، یکی از سرمایه های فطری که خداوند در وجود انسان قرار داده، میل به شناخت اشیاء و پدیده هاست و علم عبارت است از پاسخ های صحیحی که به سؤالات انسان داده می شود. اما جالب این است که هر قدر به معلومات بشر افزوده می شود، مجهولاتش نیز فزونی می یابد. علم به تمام حقایق به معنای احاطه و وقوف به علم خداوند است و مخلوق محدود هرگز به علم نامحدود خالق دست نمی یابد. در واقع علم بشر، در حدی است که خداوند به وی توان و اجازه ی آن را بدهد . . .
معنی کرسی، نگهدار جهان و خودفراموشی عناوینی هستند که نگارنده در ادامه به آنها می پردازد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.