همه جا با امام مهربان – جلد اول
برشی از کتاب:
تصمیم گرفته ام دیگر بعد از نماز صبح نخوابم و به همراه پدر و مادرم در پارک کنار خانه مان قدم بزنم. امروز که اولین روز قدم زدنم بود با عجله آب و جارو آوردم و چلو در خانه مان را خوب شستم.مادر خندید و گفت:«به به! چه گل دختری! هرکس از اینجا بگذرد، سرحال می شود و فکر می کند منتظر مهمان عزیزی هستیم.»…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.