عبرتهای ماندگار

10٪ تخفیف

زندگی تجربه نیست که انسان بخواهد همه راه ها را در مدت کوتاه عمر خود طی کند تا بد و خوب آنها برای او آشکار گردند. ضمن این که هر انسانی عضوی از قافله بشریت است که باید از گذشته خود عبرت گیرد.
عبرت گیری از احوال دیگران می تواند صرفه جویی در وقت و امکانات دیگر زندگی را به همراه داشته باشد و چراغی گردد تا دیگران از مواضع خطر پرهیز نمایند.
عبرت های تاریخ چراغ خطرهایی هستند که توجه به آنها می تواند از تکرار حوادث ناگوار جلوگیری کند. بنابر این مطالعه عبرت ها در ابعاد مختلف اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی از ضروریات جدی زندگی بشری است. بر همین اساس قصّه های عبرت انگیز تاریخ را به گونه ای جامع، مستند، روشن و روان به همه افراد جامعه و به ویژه جوانان عرضه می داریم تا خاطره های تلخ تکرار نگردد.
امیرالمؤمنین علیه السلام
اِذا اَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً وَعَظَهُ بِالْعِبَرِ
هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد او را با عبرت ها موعظه می کند.(1)
1 کودک طمعکار

روزی شخصی به نام «شبلی» به مسجدی رفت تا دو رکعت نماز گزارد و قدری استراحت کند. کودکانی در مسجد مشغول تحصیل بودند و اتفاقاً وقت غذا خوردن آنها فرا رسیده بود.
دو کودک نزدیک شبلی نشسته بودند، یکی از آنها ثروتمندزاده و دیگری فرزند مرد فقیری بود. دو زنبیل گذارده بودند و از آن غذا می خوردند. در زنبیل ثروتمندزاده نان و حلوا بود و در زنبیل فرزند فقیر تنها نان وجود داشت. وقتی فرزند مرد ثروتمند شروع به خوردن نان و حلوا کرد، فقیرزاده از او درخواست حلوا کرد. امّا او گفت: اگر به تو حلوا دهم سگ من خواهی شد؟
کودک فقیر در جواب گفت: می شوم.

در انبار موجود نمی باشد

somdn_product_page
توضیحات تکمیلی
رده سنی

بزرگسال

نوع جلد

جلد معمولی

زبان کتاب

فارسی

تعداد صفحه

136

قطع کتاب

رقعی

ناشر

نویسنده

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عبرتهای ماندگار”