برشی از کتاب خانه نور:
«خیلی زود آن دو نفر را برای سفر آماده کردند. اول علف و بوته های تازه و خوشمزه بهشان دادند و وقتی سیر شدند، بر پشتشان کجاوه بستند. ماهک خیلی خوشحال بود. سرش را با غرور بالا گرفته بود. او میدانست مثل همیشه حضرت معصومه او را برای سفر انتخاب میکند. افراد بسیاری همراه کاروان به راه افتادند. در میان آن ها پنج نفر از برادران حضرت معصومه هم بودند.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.