برشی از کتاب قدرت و پیشرفت:
یکی از سختیهای مبارزه با تفکر لیبرال این است که برخلاف کمونیسم، که آشکارا به ضدیت با مذهب پرداخت و در میان جوامع مسلمان پا نگرفت، لیبرالیسم مزورانه مذهب را به رسمیت شناخت و توانست به میان جوامع مسلمان و اقشار مذهبی نفوذ کند؛ اما هوشمندانه مذهب را از مرجعیت بایدها و نبایدهای اجتماعی انداخت.
لیبرالیسم به سبب اینکه مقوله آزادی را به عنوان دال مرکزی خود قرار داده است، آزادی مذهب را نیز به عنوان یک آزادی مضاف میپذیرد؛ از این جهت است که میان پیروان لیبرالیسم، هم میتوان مسلمان یافت، هم مسیحی، هم لائیک و هم بودائی.
لیبرالیسم اما برای فرد تا جایی آزادی مذهبی را مجاز میشمارد که مذهب هیچگاه نقش مرجعیت اجتماعی برای او نداشته باشد. یک لیبرال تا زمانی که باید و نبایدهای مذهبش او را به عرصه سیاست و حکومت وارد نکند، میتواند هرچه میخواهد مناسک مذهبی برگزار کند و دائمالذکر و دائمالصوم باشد؛ به همین دلیل است که نئولیبرالهای ریشدار و سربهسجود آیهخوان، برای اسلام سیاسی خطرناکترند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.