برشی از کتاب شفیر ما در بهشت:
پیامک هایت را یکییکی آوردند. عکس هایت را. ویدیوها را. همه ی گالری گوشی ات تک بهتک می آمد جلوی چشمانِ تر همه. و باز می شد. تمام پیام ها….همه چیز دنیای مجازی ات بابا. همه چیز!نفسم تنگ شد، از حلقهی آدمهای دور لبتاپ آمدم بیرون و خودم را انداختم روی مبل. وسط اشکهایم با خودم می گفتم من اگر یک روز نباشم و این همه آدم دور گوشی و همهی دنیای مجازی من جمع شوند، مثل الان بابا دلشان می لرزد و میبارند یا چپچپ بهم نگاه میکنند؟کاش شبیه شما باشم بابا! کاش…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.