افراد بسیاری از موضعگیری مسلم سؤال می کنند و او را سرزنش می کنند و مسئولیت همه حوادثی را که رخ داده است، متوجه وی می دانند. استدلال آنها این است که اگر او آن ظالم و ستمگر را ترور میکرد، مسلمانان را از خطر بزرگی نجات داده، مانع به وجود آمدن آن بحرانهای دردآور می شد.
اما این انتقاد به هیچوجه، منصفانه و قابل اثبات نیست، زیرا با سیره مسلم و حقیقت شخصیت وی سازگاری ندارد. این مرد در پرهیزگاری، تقوا و پایبندی به دین از شخصیتهای بینظیر در تاریخ اسلام است. او در خانه عمویش، امیرالمؤمنین علیه السلام ، پرورش یافته و گرایشهای فکری وی را آموخته و در زندگی خود منش بی همتای حضرت و سیره درخشان او را چراغ راه خود قرار داده است. مسلم در پرتو امیرالمؤمنین علیه السلام حقیقت حیات خود را بر حقانیت نابی بنا کرده بود که هیچ انحرافی در آن راه نمی یافت و در سیر و سلوک خویش به شدت خوددار بود؛ بنابراین، هیچگاه از راه هدایت و حقیقت منحرف نگردید.
اوست که میفرماید: «قد یَری الحوَّل القُلَّبُ وجهَ الحیلة و دونَها حاجزٌ من تقوی الله؛ انسان متقلّب و بی ثبات است که گاه در کار خویش به نیرنگ بازی و فریبکاری می اندیشد، چیزی که تقوای الهی مانع از آن میشود که انسان پرهیزگار بدان روآورد.
پسر عقیل در پرتو این سیره، حیات فکری خویش را بنا نهاد؛ سیره نابی که در رفتار و منش علویان به شکل بارزی نمایان بود. دکتر محمدطاهر درویش میگوید: «هاشمیان ویژگیهایی دارند که با آن چشم به دنیا گشوده و به آن شناخته شده اند. سرشت ایشان از زمانی که رهبری دینی مردم را در دوره جاهلی بر عهده داشته اند، با الهام از ایمان و راستگویی، پاکدامنی و شرافت شکل گرفته و در فضیلت و بلندمرتبگی و اخلاق نمونه و ویژگیهای پسندیده و آداب نبوی متبلور شده است… (ص ۱۶۰ و ۱۶۱)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.