برشی از کتاب :
گردان مانده بود توی محاصره.
نه جانپناه درست و حسابی داشتیم، نه مهمات کافی.
آمار شهدا و زخمیها هم لحظه به لحظه بیشتر میشد.
از فرماندهی بیسیم زدند.
«آقامهدی چه خبر؟ مواظب خودتون باشید.»
بغض کرده بود.
تمام توانش را جمع کرد و جواب داد
«مگه ما یه جون بیشتر داریم، اون هم فدای حسینبنعلی. خداحافظ…»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.