برشی از کتاب :
جلسه داشتیم.
هم بچههای طرح و عملیات آمده بودند، هم بروبچههای اطلاعات عملیات.
حمید دوزانو نشسته بود.
همین طور آرام و سر به زیر.
حرفهای بقیه را گوش میکرد.
گذاشت همه که نظراتشان را دادند، آن وقت طرحش را داد.
توی جمع حتی یک نفر هم نتوانست به طرحش ایراد و اشکالی بگیرد؛
بس که دقیق بود و کامل.
کارش شناسایی بود؛
ولی طرح و برنامههایش هم حرف نداشت.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.