مصاحبه, اخبار

کلید موفقیت یک نویسنده شناخت ذائقه مخاطب است

کتاب نو از واقعه کربلا
لیلا قربانی معتقد است که یک نویسنده باید با توجه به رده سنی مخاطبش داستان را روایت کند. در واقع باید ذائقه مخاطب را شناخت و این به‌عنوان یک کلید مهم در موفقیت نویسنده به حساب می‌آید.
به گزارش روابط عمومی انتشارات کتاب جمکران، کتاب «بچه‌های فرات» عنوان اثر لیلا قربانی است که در انتشارات جمکران به چاپ رسیده است. این کتاب درباره داستانی است که در سال ۶۱ هجری، در عراق و در کوفه می‌گذرد؛ در سالی که امام سوم ما شیعیان و همراهان صدیقش در صحرای کربلا با سپاه تزویر و کفر روبه‌رو شدند. این داستان روایت چند دوست نوجوان به نام‌های سعد، علی و مالک است که در کوفه و در عالم جوانی خود زندگی می‌کنند؛ اما زمانی که خبر آمدن حسین (ع) به کوفه را می‌شنوند ناگزیر از گرفتن تصمیم‌اند؛ تصمیم بر اینکه به کدام راه پای گذارند و به کدام دسته بپیوندند و در این میان پس از چالش‌های فراوان هرکس راه خود را انتخاب می‌کند. این داستان روایتی نو از واقعه کربلا است. در نوشتن این کتاب از منابع تاریخی استفاده شده تا تصویر قابل اطمینانی از وقایع آن زمان به‌ مخاطب منتقل شود. با لیلا قربانی درباره این کتاب و همچنین شناخت ذائقه مخاطب صحبت کردیم؛ گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید:در مورد پرداختن به فرازهایی از عاشورا ویژه کودک و نوجوان حساسیت‌هایی وجود دارد و اینکه چه بسا شرح همه مقاطع عاشورا برای رده سنی کودک و نوجوان چندان مناسب نیست که مثلاً در قالب داستانی مطرح شود، نظر شما چیست؟
بازگو کردن روایت‌های تاریخی برای تمام رده‌های سنی مشکلات خاص خودش رو دارد. خب به طبع برای کودکان و نوجوانان حساسیت بیشتری هم هست. همه‌ی روایت‌های تاریخی گزارشی، خطی و می‌توان گفت زمخت هستند؛ اما این ذهن داستان‌پرداز نویسنده است که با محور قرار دادن یک موقعیت یا شخصیت خیالی در دل روایت اصلی به گونه‌ای هیجانی و جذاب روایت مد نظرش را در حاشیه برای مخاطبش بازگو می‌کند. این یک تکنیک است و اگر کسی از این استفاده کند، قطعا پنجاه درصد مسیر رو با موفقیت طی کرده است.

یک نویسنده کودک‌ونوجوان با بیان وقایع عاشورا، چه هدفی را در الگوی تربیتی و اخلاقی بچه‌ها دنبال می‌کند؟ 
این به نگرش و دیدگاه نویسنده بستگی دارد که در این واقعه چه چیزی جذبش کرده است؛ باید این را با توجه به رده سنی مخاطبش روایت کند. به‌عنوان مثال، برای من بعد ظلم‌ستیزی، مبارزه با تجمل‌گرایی، غارت بیت‌المال و در ادامه دعوت از امام مهم و حماسی بود. البته این موضوع با روحیه مخاطب هم بیشتر سازگاری داشت. در واقع باید ذائقه مخاطب را شناخت و این به‌عنوان یک کلید مهم در موفقیت نویسنده به حساب می‌آید.

برخی معتقدند که برای کودک‌و‌نوجوان به جای پرداختن به اصل واقعه که ممکن است با صحنه‌هایی نه‌چندان مناسب و غمبار همراه باشد در خلق آثار ادبی به دنبال روایت سایر مقاطع تاریخی باشیم؟ نظر شما چیست؟
زمانی که صحبت از مقطع عاشورا یا مقطع دفاع مقدس یا مقطع … می‌شود، شما به عنوان نویسنده باید بتوانید از دل همان روایت و سند تاریخی، داستان‌پردازی کنید؛ این کار تمرین و مهارت می‌خواهد و نه اینکه به سراغ مقطع دیگر برویم، چون ممکن است در همان جا هم مشکلاتی باشد. پس به جای پاک کردن صورت مسئله، بهتر است آن را حل کنیم.
تصویرگری و چهره‌نگاری شخصیت‌های یک داستان از جمله بخش‌های جذاب کتاب‌های کودک و نوجوان است؛ در روایت عاشورا برای کودک و نوجوان در امر تصویرسازی و چهره‌نگاری باید چه اصولی رعایت شود؟
من تصویرساز نیستم؛ اما می‌توانم در روند داستانم، برای مخاطب شاخص‌هایی بیاورم؛ البته به دور از افراط و تفریط و غلو. به عنوان مثال در برهه داستان عاشورا، لازم نیست فرمانده لشکر دشمن را یک فرد یک چشم کشید یا سر بسیار بزرگی برای آن درنظر گرفت؛ یا اغراق‌هایی که بعضا به تصویر کشیدنش مخاطب را پس می‌زند. باید تصویرسازی کمی فانتزی و دیدن توامان واقعیت و پرهیز از غلو باشد؛ البته با تمام این حرف‌ها، سبک تصویرگر هم مهم است.ارتباط گرفتن با کودکان یا بزرگسالان کار راحت‌تری است؛ اما نوشتن برای نوجوانان کار بسیار سختی است و مانند حرکت بر روی لبه تیغ است. چگونه با نوجوانان ارتباط برقرار می‌کنید و برای آن‌ها کتاب می‌نویسید؟
همه ما دوره نوجوانی را پشت سر گذاشتیم و به نوعی تجربه داریم؛ البته کمی روانشناسی این رده سنی و همچنین هم‌صحبتی با آن‌ها، به ما در نزدیک شدن به سلیقه آن‌ها کمک می‌کند که می‌توان گفت این کار یک پروسه تحقیقی محسوب می‌شود؛ کما اینکه می‌توانیم تاثیر هم داشته باشیم.

با توجه به تغییرات نسلی کودکان و نوجوانان امروزی، تا چه میزان متخصصان این حوزه در تولید محتوا به این مسئله توجه دارند؟
به طور دقیق اطلاعی ندارم و این نیاز به آمار و تحقیق دارد؛ اما چیزی که می‌بینم خیلی کم است. برای تمام رده‌های سنی این کمبود‌توجه وجود دارد. تعادل در تمام امور خوب است. ما باید خودمان را به نوعی در تمام ابعاد با جامعه به‌روز کنیم. این اولین مسیر برای انتقال پیام یا اندیشه خودمان به دیگران است. حتی اگر هدف فقط سرگرمی باشد، باز هم این یک اصل مهم برای به نتیجه رسیدن ماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *