مصاحبه, اخبار

نوجوانانمان جمهوری اسلامی را با شهدا و مسئولان پرتلاشش بشناسند

کتاب تقی شجاعی با خبرگزاری مهر

نویسنده کتاب «وقتی بابا رئیس بود» می‌گوید هدفش این بود به نوجوان امروز بگوید جمهوری اسلامی را با مسئولان کم عمل یا نقص بعضی از مسئولان قضاوت نکند بلکه آن را با شهدایی که داریم، بشناسد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «وقتی بابا رئیس بود» نوشته تقی شجاعی درباره زندگی شهید علی بیطرفان مردادماه امسال توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد و حالا به چاپ دوم رسیده است.

این‌کتاب از جمله کتاب‌های ستاد ملی کنگره شهدای استان قم بوده و توسط واحد ادبیات پایداری انتشارات کتاب جمکران، شخصیت رئیس آموزش و پرورش وقت قم را از زبان فرزندش مهدی بیطرفان روایت می‌کند. مهدی نوجوان دانش‌آموزی که هر آنچه از پدر می‌بیند را در دفتر خود به صورت روز نگار مکتوب می‌کند.

شهید علی بیطرفان رئیس آموزش و پرورش شهر قم در سال‌های دفاع مقدس همکاری نزدیکی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشته و با شروع جنگ تحمیلی در چهار نوبت در سال‌های ۶۱, ۶۳، ۶۴ و ۶۵ به جبهه اعزام می‌شود. این شهید عزیز علی رغم مسئولیت، بسیار ساده زیست بوده و در زمان جنگ هم علاوه بر اینکه خود در جبهه‌ها حاضر می‌شده بلکه دیگر همکاران را نیز برای حضور در جبهه تشویق می‌کرده است. وی هنگام حضور در قم در جمع‌آوری کمک‌های مردمی نیز فعال بود و سرانجام در ۲۳ دی ۶۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید.

تقی شجاعی نویسنده کتاب «وقتی بابا رئیس بود» متولد سال ۶۶ است و درباره کتابش می‌گوید: این کتاب درباره شهید علی بیطرفان است. که در سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ رئیس آموزش و پرورش منطقه دو قم بودند. ایشان در زمان طاغوت معلم بودند. در دوران انقلاب هم فعالیت‌های انقلابی داشتند و در دوران جنگ نیز در عملیت‌های مختلف شرکت داشتند تا اینکه در کربلای ۵ به شهادت رسید.

وی درباره هدفش از نوشتن اثر پیش‌رو گفت: هدفم بیشتر این بود که به نوجوان امروز بگویم جمهوری اسلامی را با مسئولان کم عمل یا نقص بعضی از مسئولان قضاوت نکنند. جمهوری اسلامی را با شهدایی که داریم، بشناسند با امثال شهید بی‌طرفان که تمام عمرش در راه جهاد و تلاش سپری کرد. به قدری درگیر کارهای انقلاب و اسلام بود که واقعا فرصت خیلی کمی برای خانواده‌اش باقی می‌ماند همان‌طور که در کتاب اشاره شده است. در آخر هم در عملیات کربلای ۵ شهید شد و با شهادتش بیشتر از پیش در راه احیای حقیقت گام برداشت.

این‌داستان‌نویس درباره چگونگی انتخاب راوی و رده سنی داستان کتابش گفت: وقتی مصاحبه‌های افراد را درباره شهید گوش می‌دادم با توجه به معلم بودن شهید برای اینکه بتوانم بهتر ویژگی‌های اخلاقی شهید را هم در خانواده و هم در محل کار بیان کنم تصمیم گرفتم که از زبان پسر دبستانی شهید این کتاب را بنویسم که انگار مهدی که یک بچه دبستانی است آن رفتارها و حوادثی که در آن دوران زندگی روزانه پدرش اتفاق می‌افتد در دفترش می‌نویسد. با توجه به اینکه کتاب‌های زیادی در حوزه شهدا نوشته می‌شود و معمولا به خاطر کلیشه‌ای بودن پس زده می‌شود تلاشم این بود که یک زبانی انتخاب کنم که نوجوان از کتاب فرار نکند و جذب کتاب بشود. سعی کردم با یک زبان طنز و شیرین بیان کنم و مثلا با توجه به اینکه مهدی بچه دبستانی است غلط املایی‌های زیادی هم دارد، این غلط املایی‌ها برای جذابیت متن بوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *