شام ملیتا: روایتی از سفر به لبنان و سوریه

کتاب شام ملیتا؛ روایتی از سفر محمدرضا وحیدزاده، میثم مطیعی، محمدمهدی سیار و میلاد عرفان‌پور به لبنان که به قلم وحیدزاده نوشته شده است.
در بهار 1397حزب الله لبنان به مناسبت برخی مداحی‌های دکتر میثم مطیعی به زبان عربی و در حمایت از جریان مقاومت در لبنان، که میان شیعیان و اهالی جنوب این کشور نیز محبوبیت ویژه‌ای دارد، از او دعوت کرد تا به همراه چند تن از شاعران همکارش با هدف برگزاری برخی دیدارهای فرهنگی و نیز انجام مقدمات لازم جهت همکاری‌های بیشتر، سفری به بیروت داشته باشد.
به لطف حسن ظن برادرم دکتر میثم مطیعی، من نیز این توفیق را یافتم.
که در این سفر کنار او و برادران ارجمند دیگرم، دکتر محمدمهدی سیار، دکتر محسن رضوانی و میلاد عرفان‌پور عزیز باشم.
که کتاب شام ملیتا؛ روایت کننده بخشی از وقایع و اتفاقاتی است که در آنجا داشته ایم.
«از روضه الحوراء زینب سلام الله علیها که می‌آییم بیرون، احساس آشنایی دارم؛
مثل زمان‌های بعد از زیارت قبور شهدا در بهشت زهرای تهران سبک شده‌ام.
همگی سوار ون می‌شویم و می‌رویم.
سمت دفتر  کار ص.ج، هنگام نزدیک شدن به سیطره‌ها ص.ج. اشاره می‌کند که کسی فارسی حرف نزند.
خودش به عربی محاوره ، جمله کوتاهی می‌گوید و عبور می‌کنیم.
توضیح می‌دهد که در اینجا حضور چند ایرانی در یک ون، سوژه خوبی برای گزارش دادن است.
جلوی کوچه دفتر کار ص.ج. چند بلوک سیمانی است و نگهبانانی که به نوبت پاس می‌دهند.
دفتر کار ص.ج. محیطی ساده با چهره اداری معمول و مقداری نشانه عربی است.
یک دست مبل، موکتی قدیمی، تصاویری از امام و رهبری، چند کتاب به زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی، میز کار شلوغ و البته یک تخته وایت برد دیجیتال که مجهز به حافظه جانبی و دستگاه‌های اسکن و کپی است، چیزهایی است که وسایل داخل اتاق را تشکیل می‌دهد.»
آنچه در کتاب شام ملیتا؛ می‌آید، روایت شتاب‌زده و شکسته‌بستۀ من از این سفر پربرکت و به‌یادماندنی است.