غریبه

سیزدهمین کتاب از مجموعه قصه فرماندهان را زنده‌یاد داوود بختیاری دانشور برای شهید یدالله کلهر نوشته است. مردی غیرتمند و باتعصب که تاریخ پرافتخار هشت سال دفاع مقدس، نام او را با دلاوری و پایمردی مترادف می‌داند.
نماز اول وقت را حتی زیر رگبار و گلوله دشمن ترک نمی‌کرد. معروف است که کسی او را عصبانی ندید. برای حقوق مردم اهمیت قائل می‌شد. این خصلت، در داستان «فرمانده» به ‌خوبی نشان داده می‌شود؛ جایی که وی در اوج درگیری با نیروهای ضدانقلاب در «تکاب» پس از پیروزی اولیه، یک‌باره دستور عقب‌نشینی می‌دهد، همه تعجب می‌کنند. شهید در پاسخ می‌گوید….
جوانگرایی، یکی از خصلت‌های فرمانده کلهر است که در اعتماد او به جوانان رزمنده می‌شود پیدایش کرد. این ویژگی یدالله هم در داستان «فرمانده» مورد نظر نویسنده بوده است.
اولویت اول در نظرش، جنگ بود. او به خانواده‌اش که اصرار داشتند فرزند تازه متولدشده را به وی نشان بدهند، جواب جالبی می‌دهد که در داستان «انتظار» به آن اشاره شده است.
کتاب «غریبه»، به ‌خوبی توانسته بسیاری از صفات والای انسانی متبلور در شخصیت شهید کلهر را بیان کند. از جمله اینکه او به رزمنده‌ای که خانه ندارد و قرار است ازدواج کند، خانه‌اش را می‌بخشد تا نداشتن خانه، او را از ازدواج باز ندارد.
بختیاری دانشور در این کتاب، مرحله پیروزی انقلاب و فعالیت‌های یدالله در به ثمر نشستن آن را مبنای داستان‌های نخست کتاب قرار داده و سپس وارد فضای جنگ و حضور او در دفاع مقدس شده است. «غریبه» در عین این‌که یک اثر کوتاه و 96 صفحه‌ای است، اما داستان زندگی شهید کلهر را بسیار جذاب و خواندنی روایت می‌کند.
نویسنده در این کتاب، بارها و بارها زاویه دید را تغییر می‌دهد و تقریباً روایت هر یک از داستان‌های ده‌گانه کتاب را به یکی می‌سپارد؛ یک بار پسردایی یدالله، یک بار دانای کل، یک بار رزمنده‌ای ساده و یک بار همرزم و یار و همراه این شهید دلاور؛ برای اینکه بهترین روایت در اختیار مخاطب قرار بگیرد.