رنگ زندگی
رنگ زندگی

10٪ تخفیف

بازگشت به محصولات
اتوبوس نیامدن
اتوبوس نیامدن

10٪ تخفیف

آنجا که خانه‌ام نیست

10٪ تخفیف

نمای نزدیک:«آنجا که خانه‌ام نیست» ماجراهای دو نوجوان شیرازی با نام‌های جواد و حسام است؛ نوجوان‌هایی که می‌خواهند با نقشه قبلی از محیط متشنج خانه فرار ‌کنند. پدر جواد، بنای ساختمان است و به قول مادر جواد اگر با کارفرمایش دعوایش نشود و اگر تنبلی‌اش نشود برود سرکار و اگر مجبور نشود آن همه پول تریاک بدهد، می‌توانستند زندگی راحتی داشته باشند.
مادر جواد اغلب در دعواهای همیشگی‌اش پدر را سرزنش می‌کند و از دین، اخلاق، کار و همه چیز او ایراد می‌گیرد و گاه در پایان گریه‌هایش او را نفرین می‌کند. پدر سر این دعواهای همیشگی مادر را به باد کتک می‌گیرد.
در این داستان، جواد یک همکلاسی‌ به نام حسام دارد که با بقیه بچه‌های کلاس فرق دارد و خیلی خوش‌اخلاق، باادب و مهربان است. به همین دلیل خیلی زود با او دوست می‌شود. پدر حسام وضع مالی خوبی دارد. روزهای اولی که جواد با حسام و زندگی‌اش آشنا شده است، فکر می‌کند او چقدر خوشبخت است! اما وقتی باهم بیشتر دوست می‌شوند، حسام می‌گوید زمانی که دو سال بیشتر نداشته مادرش طلاق گرفته و او مجبور شده با نامادری زندگی کند . نامادری هم هر روز او را به بهانه‌های مختلف به باد کتک می‌گیرد. از همین روی محیط خانه حسام هم دست کمی از خانه جواد ندارد.
بنابراین آنها تصمیم می‌گیرند با پس‌انداز کردن پول‌های توجیبی خود صبح زود از خانه فرار کنند. راننده کامیونی آنها را سوار می‌کند و به شهربانی می‌برد. رئیس شهربانی به فراری بودن بچه‌ها شک می‌کند اما آن‌ها زیرک‌تر از این حرف‌ها هستند و او را می‌فریبند.
جواد و حسام در مسیر اصفهان با پسری به نام کاظم، آشنا و برای رفتن به تهران با او همراه می‌شوند. زندگی در تهران، برخلاف تصور جواد و حسام، سخت‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کردند. آنها مدت‌ها برای یافتن یک کار آبرومند تلاش می‌کنند، اما خیلی زود با مشکلات این نوع زندگی آشنا می‌شوند. پس از مدتی جواد تصمیم‌ می‌گیرد به خانه بازگردد. حسام نیز یک سال پس از او به همین نتیجه می‌رسد.
سرشار در کتاب «آنجا که خانه‌ام نیست» بی آنکه مستقیماٌ عاقبت رفتار شخصیت‌های قصه‌اش را بیان کند، دست مخاطب را می‌گیرد و با خود همراه می‌کند تا او خودش به نتیجه‌گیری لازم برسد.

در انبار موجود نمی باشد

somdn_product_page
شناسه محصول: 9789645062666 دسته:
توضیحات

نمای دور:«آنجا که خانه‌ام نیست» نخستین بار در سال 1359 با نام «فرار»، به صورت پاورقی در کیهان بچه‌ها چاپ شد و در آن زمان توانست کودکان و نوجوانان زیادی را جلب کند. همچنین در سال 1360 از سوی انتشارات کانون پرورشی به صورت کتاب منتشر شد. این کتاب، طی 8 بار چاپ توسط این ناشر، به مجموع شمارگان 140 هزار نسخه رسید.
از سال 1386، در پی تجمیع آثار نوجوانانه نویسنده در سوره مهر، چاپ و نشر این کتاب نیز به انتشاراتی مذکور منتقل شد. از آن زمان با چندبار تجدید چاپ توسط سوره مهر، تعداد دفعات چاپ این کتاب به 12 و مجموع شمارگان آن به 149400 نسخه رسید. پیش‌تر از روی این داستان فیلم‌هایی نیز ساخته شده که سرشار در نامه‌ای سرگشاده نوشته بود که فیلمنامه «لنگرگاه» نوشته و کارگردانی کیومرث پوراحمد، برگرفته از آن است و پوراحمد در پاسخ این نامه، ضمن رد نکردن شباهت‌های غیرقابل انکار میان فیلمنامه‌اش و داستان سرشار، منکر برداشت خود از این داستان شد.
از کتاب: می‌رویم تهران. آنجا باهم کار می‌کنیم و پول‌هایمان را پس‌انداز می‌کنیم. بعد که زیاد شد، می‌رویم بیرون شهر، یک تکه زمین می‌خریم. خودمان دورش را دیوار می‌کشیم. در آن چند تا اتاق بزرگ گلی می‌سازیم. چند تا باغچه بزرگ گل و سبزی هم می‌زنیم. توی یکی از باغچه‌ها هم خیار و گوجه‌فرنگی و کدو و بادمجان و این جور چیزها می‌کاریم … بعد، روی بام اتاق‌ها، لانه زنبور عسل می‌سازیم … چند سالی که گذشت و …صفحه 15

توضیحات تکمیلی
قطع کتاب

وزیری کوتاه

رده سنی

بزرگسال

تعداد صفحه

122

ناشر

نویسنده

شابک

9789645062666

نوبت چاپ

سیزدهم

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آنجا که خانه‌ام نیست”