فصل فیروزه

10٪ تخفیف

هیچ کس نمی داند اما این دو عاشق، کسی را جز یک دیگر نمی خواهند. حتی اگر پسر چیزی جز همان حجره فیروزه تراشی را نداشت، باز هم دختر ثروتمندترین تاجر نیشابور کسی جز او را انتخاب نمی کرد. این عشق عمیق و واقعی باطن جان هر دو دلداده زرتشتی را می سوزاند. یک روز صبح اما ورق برمی گردد. پسر به همه چیز پشت می کند و عهد می شکند. می گویند کسی از نیشابور رد شده و دل از او برده است. دختر تا از زبان خودش نشنود، باور نمی کند…

موجود در انبار

somdn_product_page
شناسه محصول: 9786008460404 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

سیندخت حریر روی صورتش را کنار زد و با ابروان در هم گره‌شده، به مرد چشم دوخت:- برای سمندم هم کجاوه‌ای داری؟ اگر او را هم در کجاوه‌ای جای دهی، همچون زنان دیگر زیر سایه‌بان خواهم رفت. هرچند این یک قافلهٔ خانوادگی است و من را شوقی برای ورود به حریم دیگران نیست.مرد شگفت‌زده از او دور شد. از خیره‌سری دختر در همین یکی دو روز همسفری، چیزهایی شنیده بود اما اینک به چشم خود می‌دید که او به‌راستی مردی است مقاوم در هیئت یک دختر ماهرو! شنیده بود که این دختر عجم که قبیلهٔ مولا خلیل به اسم شاهزاده می‌شناسندش، بازماندهٔ کاروان شبیخون‌زده‌ای است. زخم‌های بازویش همچنان روی پیراهن حریر، با پارچه‌ای کتانی بسته شده بود و مرد به چشم خود می‌دید که با این وجود، دختر چگونه مردانه اسب می‌راند و گاه تیری در چله کمان نهاده و دل به شکاری می‌سپارد.»

توضیحات تکمیلی
وزن 136 گرم
نوع جلد

جلد نرم

شابک

9786008460404

تعداد صفحه

112

ناشر

رده سنی

بزرگسال

,

نوجوان (ج – د)

نوبت چاپ

دهم

سال انتشار

1398

نویسنده

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فصل فیروزه”