مجموعه چهارده معصوم جلد ۸: امام صادق (علیه‌السلام)

امام صادق (علیه‌السلام)

برشی از کتاب:

مجلس درس

افرادی کـه به علم و دانش علاقه‌مند بودند در هر شرایطی خودشان را نزد امام می‌رســاندند تا از دریای بیکران علـم و دانـش ایشـان بهـره‌مـند شـوند. حتّـی در سـفـرها هـم هر زمان فرصـتی پیش می‌آمد، نزد امام می‌رفـتند و از او می‌خواستند تا به پرسش‌های‌شان پاسخ دهد.
امـام و یارانشـان برای مراسـم حج به مکه رفته بودند. در بین راه برای خـواندن نماز به مســجد رفتند. مسـلمانان دور امـام جمـع شدند. عالمان و دانشمندان زیادی در بین آن افراد بودند. شاگردان امام نیز در آنجا حضـور داشـتند. امام در آنجا سخنرانی کرد و به آن‌ها درس‌هایی آموزنده داد.

یک بار یکی از افراد منصور دوانیقی در مجلس درس به امام گفت: ما در شهرمان بر اساس قرآن و دستورات اسلام رفتار می‌کنیم؛ ولی اگر سؤالی داشته باشیم که نتوانیم جـوابش را در قرآن پیدا کنیم خودمان تصمیم می‌گیریم که چه کاری انجام بدهیم. آیا این کار ما درست است؟
امام به حرف‌های آن مرد توجّهی نکرد. آن مرد چند بار سؤالش را پرسید. امام به او گفت: امام علی از کسی که نظر خودش را وارد دین کند، دوری می‌کرد.
آن روز آن مرد و شاگردان امام، درس خوبی از امام یاد گرفتند.