
80,000 تومان10٪ تخفیف72,000 تومان

50,000 تومان10٪ تخفیف45,000 تومان
چهار فانوس
180,000 تومان10٪ تخفیف162,000 تومان
«چهار فانوس» چهار داستان از گزیده زندگی نواب خاص امام عصر (عج) و روش و منش آنها برای تدبیر شبکه ارتباطی شیعیان در خفقان جامعه وقت و حفظ و استمرار ارتباط دوستاران اهلبیت علیهم السلام با رهبر خویش است.
این کتاب داستانی است که سعید تشکری در چهار فصل به روایت بخشهایی از زندگی نمایندگان خاص امام زمان (عج) و زوایای پنهانی آغاز عصر غیبت و فضای بحثبرانگیز نیابت ایشان پرداخته است.
سازمان وکالت، شبکهای ارتباطی متشکل از امام معصوم(ع) و عدهای از شیعیان نزدیک و وفادار به امام(ع) که تقریبا همزمان با روی کار آمدن بنی عباس (۱۳۲ق.) و عصر امام صادق(ع) تأسیس، و با فرارسیدن عصر غیبت کبری و وفات علی بن محمد سمری آخرین سفیر امام عصر علیهالسلام (۳۲۹ق) منحل شد.
این سازمان نقش مهم و تعیینکنندهای در پیشبرد اهداف امامان معصوم علیهم السلام داشته است. ساختار و شالوده این سازمان به ظاهر برای جمعآوری و تحویل وجوه شرعی و پاسخگویی به مسائل و شبهات شیعیان به وجود آمد. کتاب سازمان وکالت به این موضوع پرداخته است.
سرکوب و خفقان شدید بنی عباس و لزوم حفظ ارتباط بین امام و جامعه شیعی، باعث شکل گیری سازمان وکالت شد. سازمان وکالت شبکه ارتباطی گسترده و پیچیده بین امام و شیعیان، به واسطه عده مشخص و معدودی از یاران وفادار امام است که از زمان امام صادق علیه السلام به تدریج شکل گرفته و در عصر غیبت صغری به اوج خود رسید.
اقتضای پنهانی این جریان و آفت روزگار، اطلاعات کمی از نایبان امام زمان را به ما رسانده، ولی شرایط خاص آن عصر و جزئیات محدود تاریخی نکات بسیار ارزشمند و کاربردی در خود دارد که دستمایه «سعید تشکری» برای نگارش رمانی به نام «چهارفانوس» و با موضوع نواب حضرت شده است.
وزن | 250 گرم |
---|---|
ناشر | |
نویسنده | |
قطع کتاب |
رقعی |
تعداد صفحه |
268 |
نوع جلد |
شومیز |
سال انتشار |
1403 |
نوبت چاپ |
ششم |
زبان کتاب |
فارسی |
رده سنی |
بزرگسال |
شابک |
9789649736433 |
1 دیدگاه برای چهار فانوس
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
مهدیه هادی –
عموماً زنانی را که به قلم مردان ایرانی توصیف شدهاند دوست ندارم؛ چون غالباً زن نیستند؛ خالهزنکاند.
بانوان داستان چهار فانوس را خیلی دوست داشتم. حین مطالعه کتاب، با خودم گفتم: چه عجب!
دغدغههای متعالی و فرهیخته بودنشان و بهویژه حسوحال و لطافتهای زنانهشان دقیق و دوستداشتنی بود و رضایتم را جلب کرد.
یقین کردم نویسنده، خانم است؛ روی جلد را نگاه کردم و دیدم نویسنده آقای سعید تشکری است!
بینهایت احترامشان در نگاهم بالا رفت و علاقهمند شدم بیشتر بشناسمشان… .
البته این علاقه منحصر در این مسئله نیست و پرداخت جذاب و درعینحال پراز ظرایف ایشان را درباره موضوع مهجور نواب اربعه هم مزید بر علت شد.
حیف! ایشان همان سال در اثر کرونا درگذشتند.
روحشان شاد! جز کریم نمیتواند با کرامت و احترام با بانوان رفتار کند؛ نقل به مضمون حدیث پیامبر.