منشور مدیران در نظام اسلامی : پیرامون عهدنامه مالک اشتر

منشور مدیران در نظام اسلامی : پیرامون عهدنامه مالک اشتر

آنچه ملاحظه می کنید سخنرانی های حجت الاسلام رضا استادی در ماه مبارک رمضان در مدرسه الامام امیرالمؤمنین علیه السلام در شهر مقدّس قم می باشد، که با حضور جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه و طبقات مختلف مردم پیرامون عهدنامه امیرمؤمنان علیه السلام به مالک اشتر ایراد شده است ؛ البته چون زمان برای شرح تمام عهدنامه کافی نبود، ناتمام ماند، امّا با توجّه به اینکه قبل از شرح عهدنامه در پنج جلسه مباحث سودمندی پیرامون «شخصیت سید رضی، عظمت نهج البلاغه، شخصیت مالک اشتر، شخصیت محمّد بن ابی بکر و سند عهدنامه» ارائه شده و همچنین در پایان کتاب چهار سخنرانی پیرامون «مظلومیت، عدالت، شهادت و وصایای امیرمؤمنان علیه السلام» قرار داده شده است برای خوانندگان گرامی حتماً سودمند خواهد بود.

عناوین اصلی کتاب شامل:

مقدمه ؛ شخصیت سید رضی قدس سره ؛ پنج گروه از مؤلّفان علوم اسلامی ؛ فقاهت سید رضی قدس سره؛ تاریخ ولادت و ارتحال و آرامگاه سید رضی قدس سره ؛ عظمت نهج البلاغه ؛ عوامل جاذبه نهج البلاغه ؛ نشانه هایی از عظمت نهج البلاغه ؛ شخصیت مالک اشتر؛ معرفی مالک اشتر در کلام امیرمؤمنان علیه السلام ؛ گوشه ای از زندگی مالک ؛ شرح زندگانی محمّد بن ابی بکر؛ سند عهدنامه؛ و من عهد له علیه السلام ؛ ترجمه عهدنامه مالک؛ عهد له؛ تقوای الهی ؛ عهد نامه؛ عهد نامه؛ اهداف امتحان؛ هدف از خلقت؛ اکثریت و اقلیت مردم ؛ دو نکته پیرامون مشورت ؛ ریشه بسیاری از خصلت های اخلاقی، ایمان و کفر است؛ ابعاد مظلومیت امیرالمؤمنین علیه السلام؛ شهادت امیرمؤمنان علیه السلام در مسجد کوفه؛ سفارش به تقوا؛ متن قسمت های دیگری از وصایای امیرالمؤمنین علیه السلام ؛ مصادر می باشد.

برشی از کتاب:

يكى از علماى بزرگ به اين فكر افتاد كه خدمت امام زمان (عجل الله تعای فرجه) برسد ودر اين راه كوشش‌هايى كرد، عباداتى انجام داد، مقدماتى فراهم كرد، به او خبر دادند كه اگر مى‌خواهى خدمت امام زمان (عجل الله تعای فرجه) برسى آن حضرت در فلان روز، در مغازه فلان كاسب، حضور دارند مى‌توانى آنجا خدمت امام (عج) برسى، اين عالم بزرگ به آن مغازه مى‌رود وحضرت را زيارت مى‌كند پس از مدت كوتاهى امام (عج) از آن مغازه
بيرون مى‌رود از آن كاسب سؤال مى‌كند اين آقا چه كسى بود؟ آن كاسب مى‌گويد سيّدى بزرگوار، گاهى به ما سر مى‌زند واينجا خدمتشان مى‌رسيم وعرض ادب مى‌كنيم، اين عالم به اين فكر افتاد ببيند اين كاسب از چه راهى چنين توفيقى به دست آورده است كه به جاى اينكه او به دنبال امام زمان (عجل الله تعای فرجه) برود امام زمان (عجل الله تعای فرجه) به سراغ او مى‌آيد اين خيلى مهم است كه امام زمان (عجل الله تعای فرجه) آنقدر به يك كاسب علاقه داشته باشد كه گه گاه به او سر بزند، مى‌گويد: من در زندگى او دقيق شدم، ديدم نه يك كار خاصى دارد، نه يك وردى دارد، نه يك دعاى مخصوصى دارد، نه يك زيارت مخصوصى مى‌خواند، چيز خاصى نديدم، ديدم يك آدم معمولى است ولى در اين خلال كه با او رفت وآمد داشتم متوجّه شدم در كسب وكارش آدم منصفى است.

اگر بتوانيم در خانه منصف باشيم در رفت وآمدهايمان منصف باشيم در معاشرت‌هاى خود منصف باشيم كاسب‌هاى ما تاجرهاى ما منصف باشند، آن وقت است كه مورد لطف امام زمان (عجل الله تعای فرجه) وائمه اطهار : قرار مى‌گيريم.