نرگس پرماجرا ۳: دایناسور سواری با دایی ناصر

مجموعه چهارجلدی «نرگس پرماجرا» در جلد اول و دوم پنج تا داستان شیرین به ما هدیه می‌دهد که کم کم با نرگس و خانواده اش آشنا می‌شویم اما جلد سوم را که ورق می‌زنیم، چشممان به یک مهمان تازه می‌خورد. مهمانی که قرار است ماجراهای تازه نرگس را بسازد.

در داستان اول کتاب، مهمان هنوز نیامده و نرگس سرگرم نقطه پلوی مامان زری است. نقطه پلو بیشتر شبیه یک بازی است که نرگس آنرا از خودش ساخته تا پلویی که مامان زری توی دیس کشیده و آورده سر سفره. اما این بازی نرگس قرار است بچه‌ها‌ی ما را با یک خوراکی مفید که در آیات قرآن هم آمده آشنا کند.

«دایناسور سواری با دایی ناصر» ماجراهای تازه نرگس کوچولوی قصه ماست که اینبار قرار است توی داستان دوم دست از خط خطی دفتر مشق رضا بردارد و یک کار مهم دیگر هم انجام بدهد! شاید هم دوتا کار مهم اما دایناسور سواری با دایی ناصر د رآخر داستان و برای جایزه حتما می‌چسبد. نرگس دست پشمکی، عنوان داستان سوم است.

اما راستش ما توی دل داستان پشمک نداریم بلکه با نرگس کوچولوی شجاعی آشنا می‌شویم که وقتی یک شب از سایه‌ای توی تاریکی می‌ترسد، یاد حرف باباحسن می‌افتد که همیشه به او می‌گوید : نرگس شجاع شجاع! و می‌رود که مامان را خبر کند، این داستان چند مفهوم اخلاقی را به خوبی در دل خودش جای داده است.

در واقع نویسنده در تمام داستان‌های کتاب، مفهوم های ریز و درشتی را مثل یک برش کیک خامه ای به بچه های ما می‌دهد و سعی می‌کند نرگس را هم واقعی و مثل خیلی از همسالانش اهل گریه، گاهی لجباز و کمی سربه هوا نشان بدهد.

در کنار همه اینها او دختری است که به حرف دیگران گوش می‌دهد تا اشتباهاتش درست شوند و بتواند چیزهای خوبی یاد بگیرد. تصویرگری خانم ناجی دوست در کنار قلم خانم رامونا میرحاجیان، ترکیب شیرینی برای بچه ها ساخته و این ترکیب به همت انتشارات جمکران راهی قفسه های نشر شده است. کتاب با بهره گیری از احادیث و آیات قرآنی که در پایان هر داستان می‌آورد، فضای فکری خوبی را فراهم کرده است طوری که بچه های ما با مضمون این آیات در دل داستان به خوبی آشنا شوند.