در بخشی از کتاب واحد مخاطرات میخوانیم:
«با خودم فکر کردم اصلا فرمان غلتک قفل می شود؟ همان طور در تلاش بودم تا بتوانم با غلتک دور بزنم که متاسفانه خیابان زودتر از من پیچید. من و غلتک جان، از روی جدول کنار میدان بالا رفتیم و …»
115,000 تومان10٪ تخفیف103,500 تومان
25,000 تومان10٪ تخفیف22,500 تومان
150,000 تومان10٪ تخفیف135,000 تومان
کتاب واحد مخاطرات با نثری طنز، خاطرات رزمندگان لشکر 17 علیبنابیطالب (علیه السلام) قم را روایت میکند. این کتاب شامل 31 خاطره خنده دار از صحنه های خطردار بوده و خاطرات واقعی و بر اساس خاطرات رزمندگان لشکر 17 علی بن ابیطالب (علیه السلام) قم، نوشته شده است.
«با خودم فکر کردم اصلا فرمان غلتک قفل می شود؟ همان طور در تلاش بودم تا بتوانم با غلتک دور بزنم که متاسفانه خیابان زودتر از من پیچید. من و غلتک جان، از روی جدول کنار میدان بالا رفتیم و …»
وزن | 300 گرم |
---|---|
ناشر | |
نویسنده | , , , , , , |
تصویرگر |
اسماعیل چشم رخ |
قطع کتاب |
رقعی |
تعداد صفحه |
222 |
نوع جلد |
شومیز |
سال انتشار |
1403 |
نوبت چاپ |
سوم |
رده سنی |
بزرگسال ,جوان (ج – د) |
شابک |
9789-649-737-97-3 |
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.