
۴۰,۰۰۰ تومان10٪ تخفیف۳۶,۰۰۰ تومان

۴۵,۰۰۰ تومان10٪ تخفیف۴۰,۵۰۰ تومان
شیدایی: مجموعه خاطرات علمدار روایتگری حاج عبدالله ضابط
۴۰,۰۰۰ تومان10٪ تخفیف۳۶,۰۰۰ تومان
مجموعه خاطرات علمدار روایتگری حاج عبدالله ضابط
ناموجود
somdn_product_pageنه خورشید بود، نه مهتاب، نه ستاره، اما می درخشید. جنسش، از هر چه بود، شفاف بود. تا بود، نام و نشانش، برایش نان نشد. تار و پود وجودش، از عشق سرشته بود و سرقفلی سرای قلبش، در رهن محبت خدا بود و خلق خدا. خاکی بود و ساده و بی پیرایه؛ اما، عطر خدا را داشت انگار! بی هیاهو کارش را انجام داد و … رفت. زنده که بود، مرگ را طلب کرد تا زنده بماند و جاودان برای همیشه. نقاشی معروف شهید چمران نقاشی شهید چمران خیلی رویش تاثیر گذاشته بود: شمع کوچکی که در صفحه ای سیاه می درخشید. می نشست و دقایقی را خیره نگاهش می کرد. می گفت: شهید، مثل همین شمعه که نور کمش هم می تونه در دل سیاهی ها خودی نشون بده… شد راوی شهادت. دو فرزند کافی نیست! شش فرزند داشت. تازه داشت به میان سالی می رسید. شوخی می کرد و می گفت: به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام اقتدا کردم.
نویسنده | |
---|---|
رده سنی |
بزرگسال |
ناشر | |
نوع جلد |
شومیز |
شابک |
9786005057816 |
تعداد صفحه |
192 |
سال انتشار |
1388 |
قطع کتاب |
خشتی |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.