فانوس حرم: زندگی‌نامه شهید مدافع حرم محسن فانوسی

10٪ تخفیف

در انبار موجود نمی باشد

somdn_product_page
توضیحات

در کتاب فانوس حرم می‌خوانیم:
«دایی، کجا میری؟ باز که رفتی؟ دایی جون …
– شما بازی کنید من میام.
باز ما را وسط کوچه رها کرد و رفت. صدای اذان که می‌آمد هر کاری داشت رها می‌کرد و می‌رفت. سن زیادی نداشت. دایی ۱۲ ساله بود و من پنج سال از او کوچکتر بودم. خانه‌های ما روبروی هم بود. بیشتر مواقع با هم بودیم و همین باعث شده بود خیلی به هم وابسته باشیم. تابستان‌ها، دایی محسن روزی نیم کیلو انجیر از مغازه بابا بزرگ می‌گرفت و آب انجیر درست می‌کرد و جلوی همان مغازه بابا بزرگ بساط می‌کرد. من هم تا شب کنارش می‌نشستم. هر وقت تشنه می‌شدم دایی یک لیوان آب انجیر خنک به من می‌داد که داخلش چهار یا پنج تا انجیر بود. اول آبش را می‌خوردم و بعد هم آرام آرام انجیرها را می‌خوردم و طوری می‌خوردم که دیرتر تمام شود.»

توضیحات تکمیلی
نوع جلد

شومیز

شابک

9786007841488

تعداد صفحه

120

ناشر

نوبت چاپ

دوم

سال انتشار

1398

قطع کتاب

پالتویی

رده سنی

بزرگسال

نویسنده

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فانوس حرم: زندگی‌نامه شهید مدافع حرم محسن فانوسی”