شهید گمنام

10٪ تخفیف

کتاب شهید گمنام روایت‌هایی از ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر است.

موجود در انبار

somdn_product_page
توضیحات

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
هنوز یک سال از تولدش نگذشته بود که مریض شد. خیلی حالش بد بود. رفته رفته حالش بدتر شد. آنقدر که قبل از طلوع آفتاب از دنیا رفت! جنازه بچه را داخل کفن پیچیدیم. صبر کردیم تا پدر بیاید و او را دفن کند!
پیر مرشدی در محل بود که همیشه ذکر امیرالمومنین (ع) برلب داشت. آن روز قبل از ظهر به جلوی خانه ما آمد. مادر بیصبرانه گریه میکرد. مرشد جلو آمد و به مادر ما گفت: من دعا کردم. برات عمر بچه‌ات را گرفتهام! بچه را شیر بده!
چه کسی باور میکرد بچه مُرده زنده شده باشد. مادر بچه را به زیر سینه گرفت. لحظاتی بعد لبهای بچه تکان خورد و…
مصطفی اینگونه دوباره متولد شد. سالها بعد به قم رفت و طلبه شد. روزهای آخر هفته را به کارخانه گچ میرفت. کار میکرد. پولی که به دست میآورد به دیگران کمک میکرد. هر هفته سه شنبه‌ها پیاده به سمت جمکران میرفت.
عاشق بود. خودش را وقف اسلام کرده بود. در ایام تبلیغ به سمت یاسوج میرفت و فعالیت میکرد. جمعی از طلبه‌ها را با خود همراه کرده بود.
بعد از پیروزی انقلاب فرمانده سپاه یاسوج شد. از منطقه‌ای عبور میکردند که در کمین اشرار گرفتار شدند. همگی مسلح اطراف جاده را گرفته بودند.
از ماشین پیاده شد. عمامه‌اش را در دست گرفت و جلو رفت؛ بزنید! بزنید! عمامه من کفن من است!
برخورد خوب و منطقی داشت. با سرکرده اشرار صحبت کرد. فهمید مشکلی با انقلاب ندارند. همانجا از طرف دولت با آنها مذاکره کرد. مشکل با درایت او حل شد…

توضیحات تکمیلی
نوع جلد

شومیز

شابک

9786007841877

تعداد صفحه

144

ناشر

نوبت چاپ

سی و دوم

سال انتشار

1398

قطع کتاب

پالتویی

رده سنی

بزرگسال

نویسنده

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شهید گمنام”