ابو باران

10٪ تخفیف

«من در ایران به دنیا آمدم؛ اسفند 1362؛ اما یک ایرانی محسوب نمی‌شدم. پدر و مادرم بیش از چهل سال پیشتر، از افغانستان به ایران مهاجرت کرده بودند؛ اما آن‌ها هم ایرانی شناخته نمی‌شدند…» این جملاتِ آغازینِ کتابِ ابوباران نوشته‌ی زهرا سادات ثابتی است. ابوباران با فصلِ بی‌قراری شروع می‌شود، بی‌قراریِ یکی از مدافعان حرم به نام مصطفی نجیب. وقتی سال‌ها در کشوری زندگی می‌کنی و تو را متعلق به جای دیگری می‌دانند؛ ناآرام می‌شوی؛ یک چیزی مثل معلق بودن. آن وقت دنبال راهی هستی تا به آرامش برسی؛ مثلا فکر کنی که: «وطنِ تو همان افغانستان است، باید برگردی.» و وقتی برمی‌گردی خواهی دید که: «نه! اینجا هم انگار غریب هستی.» به این ترتیب بی‌قراری‌ات بیشتر و زندگیِ پر ماجرایت شروع می‌شود، با سفر و غربت مأنوس می‌شوی، همه جور فکر می‌آید سراغت؛ ازعبور قاچاقی از مرز گرفته تا فکرِ رفتن به یونان و ماجراهای سخت آن، از به هم ریختگی اوضاعی که می‌تواند یک آدم را به مرزِ خودکشی برساند تا دیدن عکسی در فیس‌بوک از رزمنده‌های افغانستانی در سوریه و رقم خوردن برگِ تازه‌ای از زندگی… همه‌ی این‌ها را می‌شود در کتاب ابوباران دید. بخشِ اولِ کتاب به زندگی این رزمنده قبل از رفتن به سوریه پرداخته است و بخش بعدی مربوط به سال‌های حضور مصطفی نجیب در سوریه و شرح عملیات‌هایی است که تیپِ فاطمیون در سوریه انجام داده‌اند؛ از جمله عملیات‌های: «مُلَیحه، حندرات، دیرالعدس، تل قرین، بصری‌الحریر، فتح تدمُر، نُبل و الزهرا، آزادسازی حلب، فتح بوکمال و…» در هر یک از این عملیات‌ها بخش‌های تأثیرگذاری از جنگ و مواجه‌ی رزمنده‌ها و مردم با نیروهای دشمن به چشم می‌خورد؛ با یک نگاهِ واقع‌بینانه و به دور از تقدس‌بخشی. اینکه عده‌ای از رزمنده‌ها و دوستانت شهید شوند و پیکرشان روزها روی زمین بماند و تو ببینی و نتوانی کاری کنی، اینکه برای بعضی عملیات‌ها نه از راه و جاده و خیابان و کوچه؛ بلکه خانه به خانه با سوراخ کردن دیوارهای خانه‌های مردمی که همه چیزشان را گذاشته‌اند و جانشان را برداشته‌اند و رفته‌اند عملیات کنی، اینکه رزمنده‌ها از دور کاروانی را ببینند و به خیال اینکه دشمنند بخواهند بهشان شلیک کنند و یکدفعه ببینند این کاروان پر از زن و بچه‌هایی است که در حال فرار از خانه‌‌هاشان هستند از ترسِ مسلحین… و اینکه یک گروه صد نفره عملیات کنند و بیشترشان شهید شوند، صحنه‌های تأثیرگذاری پیش روی مخاطب این کتاب خلق می‌کند.

«نجیب» نام جهادیِ این رزمنده است، ایشان دفتردارِ علیرضا توسلی معروف به «ابوحامد» فرمانده و بنیانگذار لشگرِ فاطمیون بوده‌اند. مصطفی نجیب چه قبل از رفتن به سوریه و چه در سوریه آنقدر زندگی پرفراز و نشیب و پر از اتفاقی داشته‌ است که خواندن خاطراتش خالی از لطف نخواهد بود؛ تدوین این خاطرات با قلمِ روانِ زهرا سادات ثابتی شکلِ جذاب‌ و تأثیرگذارتری به آن‌ها بخشیده و خواندنی‌ترشان کرده است.

موجود در انبار

somdn_product_page
شناسه محصول: 9786229650998 دسته: برچسب:
توضیحات تکمیلی
وزن 300 گرم
ناشر

نویسنده

قطع کتاب

رقعی

تعداد صفحه

336

نوع جلد

شومیز

سال انتشار

1403

نوبت چاپ

شانزدهم

رده سنی

بزرگسال

شابک

9786229650998

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ابو باران”