بازنشر گفتوگوی مجله شیرازه کتاب با وحید یامینپور، به مناسبت انتشار هفتاد هزارمین نسخۀ کتاب نخل و نارنج
نخل و نارنج رسماً پیشنهاد یک سبک زندگی است. تصویری است از یک زندگی توأم با مجاهدت برای علم و معرفت و رشد معنوی و همراه آن نفی نوع دیگری از سبک زندگی است از قبیل اشرافیگری، تعصب و دنیاگرایی. یک زندگی زاهدانه که شاید دست ما به آن نرسد و بالای نخل باشد؛ ولی دستکم، راه را روشن و شعفی در دل انسانها ایجاد میکند.
در سال صدها کتاب نوشته میشود؛ ولی راجع به این بزرگان چیزی نوشته نمیشود؛ با این توضیح که شاید پسندیده نشود. نوجوانی پانزدهساله به من پیام داد که نوع نگاهش به زندگی با این کتاب تغییر کرد. حتی برخی از افرادی که بهظاهر ممکن است متدین نباشند، مطالبی راجع به کتاب منتشر کردند و این نشاندهندۀ عطشی است که ما تا به حال پاسخی برای آن نداشتهایم.
اصلاً قصد نوشتن رمان یا زندگینامۀ داستانی نداشتم. بعد از اینکه به چند سند تاریخی دربارۀ ایشان برخوردم، خیلی اتفاقی تصمیم گرفتم چیزی بنویسم؛ ولی نه به این شکل که کتابی بنویسم و منتشر کنم؛ اما هرچه جلوتر رفتم، برای نوشتنش بیشتر بیقرار شدم. این اولینبار بود که چنین اتفاقی را تجربه میکردم که آدمها باید چیزی خلق کنند و تا خلق نکنند، آرام نمیشوند.
اگر از من پرسیده شود که چرا شیخ انصاری را انتخاب کردی، هیج جوابی ندارم. در واقع، غلیانی در وجودم شکل گرفته بود که این اثر را بنویسم و زمانی که تمام شد، به آرامش رسیدم.
میتوانم بگویم که این کتاب مهمترین اثر فرهنگی و غیرفرهنگی من در این بیست سال است. یعنی تا الان هرچه کار در تلویزیون، رادیو و روزنامهها تولید کردم و هرچه کلاس برگزار کردم یک طرف؛ نوشتن این کتاب هم یک طرف. این کتاب در صدر فهرست فعالیتهایم قرار دارد.
برای ترجمه کتاب به زبانهای دیگر کاری از دست من برنمیآید. به هر حال به نظرم قابلیت ترجمه را بهخصوص برای شیعیان عراق، لبنان، پاکستان و هند دارد. دوستان لبنانی من این کتاب را خواندهاند و واکنشهای خیلی خوبی نشان دادهاند. چند نفر هم اعلام کردهاند که علاقهمند هستند آن را ترجمه کنند.