گستره کار امام زمان(عج) همه عالم است و هدفش نجات بشریت و در یک جمله او را اینگونه میتوان معرفی کرد: او کسی است که برای سعادت و نجات مردم تمام جهان، جان خود را در طبق اخلاص گذاشته و منتظر فرمان الهی است؛ همانگونه که اجداد پاکش بودند.
و رسول خدا(ص) درباره نهمین فرزند امام حسین(ع) مهدی فاطمه(عج) میفرماید: «حضرت مهدی(عج) در میان امتم قیام میکند و خداوند او را برای فریادرسی مردم میفرستد»
اما طبق سنت الهی، برای نابودی ظالمان، به یارانی نیاز است که معیارشان یاری مظلوم و دشمنی با ظالم باشد؛ یارانی چون سردار دلها و ابومهدی المهندس که در پی کمک به مظلوم بودند؛ عرب باشد یا عجم، شیعه باشد، یا سنی یا مسیحی.
و انقلابی بودن یعنی همین، و اینگونه بودن را باید از مکتب حاج قاسم درس گرفت تا به جرگه یاران امام زمان(عج) راه یافت.
با برافراشته شدن پرچم حق و عدالت، مستکبران نیز تمام قد به پا میخیزند و با تهدید و تحریم و فشار همهجانبه، تمام توان خود را به کار میگیرند تا مؤمنان را به زانو درآورند.
شناخت دقیق و به موقع حق در فضای غبارآلود آخرالزمانی و استقامت و پایبندی بر آن، دو شرط اساسی فرج است و انقلاب اسلامی ایران، آزمون این دو درس است که با موفقیت در آن، میتوان قله شایستگی پذیرش ولی خدا را فتح کرد و خود را برای یاری امام آماده ساخت.
حضرت امیر(ع) با دلی پر از غصه و غم از بیوفایی یارانش فرمود: «به خدا سوگند! دوست دارم معاويه شما را با یاران خود مبادله کند، همچون مبادله رکدن دينار به درهم؛ ده نفر از شما را بگیرد و يک نفر از آنها را به من بدهد».
امور آنگونه که میخواهد پیش نمیرود و مشکلات فراوان اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… امام جامعه را رنج میدهد. اما چرا؟ وقتی مردم کوتاهی کنند و آنگاه که مسئولان حرفشنوی نداشته باشند، مشکلات بر زمین میماند؛ هرچند امیرمؤمنان علی(ع) در رأس حکومت باشد؛ زیرا برنامه خدای حکیم چنین است: ای امام جامعه، تا نخواهند، نخواه.
امروز نیز امام زمان(عج) حی است و حاضر، اما غایب! و ما نشستهایم که او بیاید و مشکل را حل کند؛ غافل از اینکه تا ما ازروی صدق و وفا، فرج را نخواهیم و این خواستن را در عمل ثابت نکنیم، خداوند اذن ظهور نخواهد داد.
مقام معظم رهبری در کلامی میفرماید: «با هر قدمی در راه استواری انقلاب، یک قدم به ظهور نزدیکتر میشوید».
با این حال هرچقدر هم که مردم کوتاهی کنند، امامت امام عصر(عج)، تعطیلبردار نیست و امامت حجت حیِّ زمان در دوران غیبت نیز جاری است و از دیده تیزبینان پنهان نمیماند و آثار و برکاتش چون خورشید پشت ابر، همه هستی را دربرگرفته است. چه بسیار جمعهایی که برای نابودی حق گرد هم آمدند، اما متلاشی شدند و چه دُردانههای متفرقی که حول محور ولایت گرد آمدند و حماسه آفریدند.
و در این باره امام علی(ع) در روایتی طولانی، پس از اشاره به برخی فعالیتهای امام مهدی(عج) در دوران غیبت فرمودند: «پس گروهی در کشاکش آن فتنهها، بصیرت خويش را چنان صیقل دهند که آهنگر تیغه شمشیر را. ديدگانشان به نور قرآن جلا گیرد و تفسیر قرآن گوشهايشان را نوازش دهد و هر شامگاه و بامداد جامها حكمت نوشند».
امام راحل(ره) هم در صحیفه نور فرمودهاند: «من در اواخر اوقاتی که در پاریس بودم، توجه به یک مطلبی پیدا کردم که راجع به پیشرفت این نهضت خیلی دلخوش شدم. … من این را اینطور فهمیدم که دست غیبی در کار است.»
آنچه خواندید برشهایی بود از کتاب درّ منتظران به قلم محمود اباذری از تازهترین آثار انتشارات کتاب جمکران.
دیدگاهتان را بنویسید