زندانبان یهودی

زندانبان یهودی 1

یکی از معروفترین زندانبان های دنیا و تاریخ یه فرد یهودی به اسم سندی بن شاهک. سندی یکی از بی رحم ترین و جلاد ترین افراد زمان خودش بود که در مورد خانواده اش و زمان تولدش تو تاریخ نقلی نشده. 

اما این فرد تونست به دربار هارون الرشید خلیفه بی رحم عباسی راه پیدا کنه و پله های ترقی رو خیلی زود طی کنه و بشه داروغه بغداد. داروغه ای که همه مردم بغداد از دستش شاکی بودند و ازش می ترسیدن.

هارون که خدمات و بی رحمی سندی رو دیده بود . اونو مناسب ترین فرد برای زندانبانی و شکنجه امام موسی کاظم (ع) تشخیص داد و به سندی دستور داد که امام رو به زندان خودش ببره. 

زندانی که با همه زندان ها فرق داشت. زندان سندی زیر زمین عمیق مثل چاه که خیلی تاریک، نمور و سرد بود که سندی امام رو اونجا زندانی کرد و تا تونست امام رو شکنجه کرد. شکنجه هایی که حتی بیانش هم سخته  یکی از شکنجه ها  بستن غل و زنجیر آهنین به پای مبارک امام بود.

اینقدر شکنجه ها سخت و زیاد بود که امام در دعاهاش مرگ خودش رو از خدا می خواست : امام در یکی از مناجات هاش می فرماید : ای خداوندی که گیاه را از بین آب و گل و ریگ نجات می دهی! ای خداوندی که آتش را از بین آهن و سنگ رهایی می بخشی! ای خداوندی که شیر را از بین غذاهای هضم شده و خون خلاص می کنی! ای خداوندی که بچه را از میان پرده رحم نجات می دهی! ای خداوندی که روح را از میان و درون حجاب ها خلاص می کنی! مرا از دست هارون الرشید خلاص کن!”

امام شب و روز مشغول عبادت بود، نقل می کنند که یک روز هارون با ربیع دربان، به بالای زندان  امام اومد، هارون از بالا زندان به داخل زندان نگاه کرد و گفت: «این جامه چیست که هر روز در اینجا می‌نگرم؟»

ربیع جواب داد: این جامه نیست، بلکه موسی بن جعفر(ع) است که هر روز از هنگام طلوع خورشید تا ظهر در حال سجده است.

با این حال هارون نتوانست وجود امام را تحمل کنه به سندی دستور داد که امام را به شهادت برساند. سندی هم  با خرمای مسموم امام رو شهید کرد. 

سندی حقه باز برای اینکه نشون بده امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته، به غلامش دستور داد جامه را از بدن مبارک امام موسی کاظم(ع) کنار بزنن. به جمعیتی که دور جنازه مبارک امام جمع شده بودن گفت:”بدن موسی بن جعفر(ع) را ببینید، آیا در بدن او آثاری از زخم و تازیانه می‌بینید؟» مردم گفتند: «نه، چیزی نمی‌بینیم، جز اینکه او وفات یافته است».

اما سرنوشت شومی در انتظار سندی بود سرنوشتی که آقای سید سعید هاشمی در رمان زندانبان یهودی در موردش نوشته ، اگه می خوایید بدانید که عاقبت سندی چی شد کتاب زندانبان یهودی رو بخونید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *