تصور کن سالها زحمت کشیدی عرق ریختی و کار کردی، مال و ثروت جمع کردی، برای بچهها و آیندهگانت برنامهها ریختی، یک عالَمه سرمایه جمع کردی تا حسابی خوش بگذرونی؛ اما یکدفعه بفهمی راهت اشتباه بوده! خدا از وضعیت کار و کاسبی و زندگیت راضی نبوده و تمام این سالها در راه غیر رضای خدا فعالیت میکردی!
حاضری برگردی؟ حاضری تمام سرمایهات رو بفروشی؟ حاضری دار و ندارت رو برای جلب رضایت خدا رد کنی بره؟
حتی تصورش هم سخته چه برسه به عمل کردنش. اینجاست که معلوم میشه چهکسی واقعا به آخرت و غیب و عالَمِ ندیده ایمان داره و چهکسی فقط حرفش رو میزنه و زمانِ عمل درجا میزنه یا کلی توجیه میاره برای کاراش! اینجاست که آدم میفهمه وقتی شیپور جنگ نواخته بشه مَرده یا نامرد!
میگن انسان ممکنالخطاست و خطا کردن و گناه کردن چیزی بوده که ما بهخاطر جهلمون و اغلب بهخاطر غفلتمون خیلی تجربش کردیم. اما همیشه وقتی خواستیم توبه کنیم اولین سؤالمون این بود: با این اندازه گناهی که کردم آیا خدا من رو میبخشه؟
میخوام بهتون کتابی معرفی کنم که توی اون داستان آدمایی هست که خواستن توبه کنن و این سؤال رو پرسیدن که آیا خدا من رو میبخشه یا نه؟ آدمایی که جرئت و جسارت این رو داشتن تا زمانی که به برهه حساسی از زندگی رسیدن مکث کنن، به گذشتهشون نگاهی بندازن و وقتی فهمیدن اشتباه کرده بودن، وقتی که زمانِ عمل رسیده، دوربرگردون جاده زندگی را دور زدن و به راه اصلی برگشتن و نشون دادن واقعا به غیب ایمان دارن. کاری که هرکسی جرئت انجامش رو در عمل نداره!
نویسنده توی این کتاب داستان یه شکنجهگر، یه فرد مخالف اسلام، یه آدم خوشگذرون، یه نفر که کمککننده به حاکمان جور زمانش بوده و یه رفیق نیمهراه رو بیان کرده تا نشون بده که آیا امکان توبه از این گناهان بزرگ و نابخشودنی هست یا نه؟ آدمایی که توی زمانایی بهظاهر دور از ما زندگی کردن اما قصه زندگی اونا و انتخابهاشون همچنان در بطن زندگی ما هم جریان داره و اگر بخواهیم اشتباها رو تکرار نکنیم میتونیم از ماجرای اونا عبرت بگیریم.
وقتی این کتاب را میخوندم یاد حوادث سال گذشته کشورمون افتادم، یاد افرادی که یا آگاهانه یا غافلانه شدن بازیچه دشمنا و افتادن به جون هموطناشون و خطاهایی کردن که امنیت مردمشون را بهم زدن و آینده خودشون را روی لبه پرتگاه قرار دادن. ممکنه بعد از گذشت ایامی و فروکش کردن غبارها حالا فهمیده باشن حقیقت چیه و اشتباهشون کجا بوده و شاید دلشون بخواد به آغوش هموطناشون برگردن اما مردد باشن که راه بازگشتی هست یا نه. خواندن این کتاب رو به اونا هم پیشنهاد میکنیم.
بازگشت کاتب:
کتاب بازگشت کاتب، نوشته علی اکبر والایی پنج داستان کوتاه از زندگی ائمه اطهار(علیهم السلام) هست. داستانایی از مهربانی، بخشش و محبت معصومین، نسبت به دشمنانشون و کسانی که به اون بزرگواران اهانت کرده بودن و در نهایت مهربانی و بخشش اهل بیت(علیهم السلام) سبب شده که اونا تبدیل به شیعیان وفادار بشن و زندگی سیاه گذشتهشون را کنار بذارن. کتاب بازگشت کاتب مخصوص گروه سنی نوجوان و جوان نوشته شده و قلمی شیوا و روان داره.
متنی که خوندید معرفی کوتاه و متفاوتی بود از کتاب بازگشت کاتب به قلم علی اکبر والایی از تازههای نشر انتشارات کتاب جمکران.
برای تهیه بازگشت کاتب به سایت فروشگاهی انتشارات کتاب جمکران مراجعه کنید:
دیدگاهتان را بنویسید