,

سلسله نشست های نسیم انتظار جلسه دوم با موضوع مباحث روایی مهدویت در کتاب کافی شریف

نسیم انتظار جلسه دوم بخش سوم

در دومین جلسه از سلسله‌نشست‌های «نسیم انتظار»، استاد حجت‌الاسلام شهبازیان با تمرکز بر کتاب شریف کافی، به تحلیل روایات مربوط به مهدویت پرداخت و از طریق بررسی سندی و رجالی، روایاتی چون حدیث «صاحب الدار» را واکاوی کرد. وی ضمن معرفی جایگاه خاندان کلینی و دقت مرحوم کلینی در چینش روایات، به بررسی شخصیت‌هایی چون محمد بن علی بن بلال و مواضع متناقض درباره وثاقت یا سقوط روایی او پرداخت. این جلسه، تلاشی بود برای فهم دقیق‌تر میراث حدیثی شیعه و چگونگی بازشناسی روایات معتبر در مسئله جانشینی امام عسکری علیه‌السلام.

صوت بخش سوم از جلسه دوم نسیم انتظار با موضوع مباحث روایی مهدویت در کتاب کافی شریف

اندیشکده مهدویت و انقلاب اسلامی آستان مقدس مسجد جمکران تقدیم می‌کند

جلسه دوم سلسله نشست های نسیم انتظار

موضوع :مباحث روایی مهدویت در کتاب کافی شریف

استاد حجت الاسلام و المسلمین شهبازیان

دوشنبه ۱۲ خرداد

۱۱. بررسی جایگاه علامه مجلسی و شیوه‌های شرح حدیث در جوامع حدیثی شیعه

در آغاز بحث روایی، علاقه‌ای وجود داشت که ابتدا به جایگاه مرحوم علامه مجلسی، مجامع حدیثی و خصوصاً نحوه تدوین و تعامل با آثار حدیثی پرداخته شود؛ خصوصاً توضیحاتی پیرامون کتاب‌هایی مانند مرآة العقول. اما با توجه به گستردگی موضوع و احتمال طولانی شدن مقدمات، تصمیم بر آن شد که مستقیماً به مباحث مربوط به کافی شریف وارد شویم. با این حال، برای مطالعه درباره علامه مجلسی می‌توان به مجموعه سه‌جلدی «یادنامه مجلسی» مراجعه کرد که توسط دکتر مهدی مهریزی و هادی ربانی گردآوری شده است.

در جلد دوم این مجموعه، مقاله‌ای تحت عنوان «علامه مجلسی و مرآة العقول» وجود دارد که به شرح دقیق‌تر سبک و روش علامه در این اثر می‌پردازد. در شرح کافی، دو اثر معروف وجود دارد:

  • شرح ملا صالح مازندرانی
  • مرآة العقول تألیف علامه مجلسی

علامه مجلسی در شرح خود، به صورت مختصر سند هر روایت را بررسی کرده و عباراتی مثل «ضعیف»، «صحیح»، «موثق» و مانند آن را برای طبقه‌بندی روایت‌ها به‌کار برده است. توضیحات وی پس از بیان نظر سندی، به صورت کلمه به کلمه و با حاشیه‌نویسی تکمیلی ادامه می‌یابد و این روش، مرآة العقول را به یکی از بهترین شرح‌ها برای کافی شریف تبدیل کرده است.

۱۲. ساختار سندی و روش تدوین باب‌های حدیثی در کافی شریف

محور گفت‌وگو در جلسات جاری، تمرکز بر کتاب کافی شریف و مخصوصاً باب «الإشارة والنصّ إلى صاحب الدار» از کتاب الحجة است. در برخی نسخه‌ها عبارت «صاحب الزمان» آمده اما نسخه مشهور، «صاحب الدار» را ثبت کرده است. مراد از «صاحب الدار» به احتمال قریب به یقین، همان منزل امام حسن عسکری (ع) و سرداب سامرا است که غیبت حضرت مهدی (عج) از آنجا آغاز شده است؛ برخلاف تفسیرهایی که «دار» را به معنای آسمان و زمین یا «ملکوت» گرفته‌اند.

در مورد حدیث اولی که مرحوم کلینی در این باب نقل کرده، از نظر فنی دارای سند عالیه است. کلینی این روایت را با زنجیره سه نفره از «علی بن محمد» از «محمد بن علی» از «بلال» ذکر کرده است. این نوع سندهای کوتاه که فاصله تا معصوم اندک است، در اصطلاح حدیث‌پژوهی، «سند عالیه» نامیده می‌شود و از اعتبار بالایی برخوردارند.

نکته مهم دیگر روش مرحوم کلینی در چینش روایات است. ایشان روایات را در هر باب با ترتیب خاصی ذکر می‌کند که حاکی از ارزش‌گذاری است. یعنی روایت اول مهم‌ترین روایت از دیدگاه مؤلف است، و روایت دوم به نسبت اهمیت کمتری دارد، و روایت‌های بعدی شاید جنبه مؤید یا تکمیلی داشته باشند. حتی گاهی احتمال دارد کلینی برخی روایات را تنها برای تاکید بیشتر در باب ذکر کرده باشد، بدون آن‌که اعتبار سندی کامل برای آن قائل باشد.

برای نمونه، مرحوم شیخ حرّ عاملی در کتاب وسائل الشیعه نیز این رویکرد را دارد: عنوان‌های هر باب عملاً بیانگر فتوای نویسنده هستند، و خواننده با مطالعه عنوان‌های ابواب، می‌تواند تا حد زیادی به مواضع فقهی مؤلف پی ببرد. روش مرحوم کلینی نیز در فقه و حدیث، همین سنخ طبقه‌بندی ارزش‌مند روایات را دنبال کرده است.

۱۳. موقعیت تاریخی خاندان کلینی و جایگاه روایی در کتاب کافی

شیوه نوشتار مرحوم کلینی در کتاب کافی این‌گونه بود که در آغاز هر باب، روایات اصلی و محل استشهاد را می‌آورد؛ روایاتی که از نظر ایشان بیشترین اعتبار و اهمیت را داشتند. یکی از راویان مورد توجه، علی بن محمد است که بعداً توضیح داده خواهد شد این فرد همان علی بن محمد کلینی است، دایی مرحوم کلینی.

منطقه کلین، واقع در حسن‌آباد فشافویه، از نواحی حاصل‌خیز و پرجمعیت در آن دوره محسوب می‌شد. برخلاف شهرری که سنی‌نشین بوده، کلین و قم از مراکز شیعه‌نشین به‌شمار می‌رفتند و خاندان کلینی در آن منطقه از علما و بزرگان بودند. با توجه به نزدیکی کلین به شهر ری، موقعیت مذهبی این منطقه اهمیت دوچندانی داشت؛ زیرا در محاصره مناطق سنی‌نشین، جمعیتی وفادار به مکتب اهل بیت زندگی می‌کردند.

هرچند خود مرحوم کلینی در بغداد مدفون است، اما بسیاری از افراد خاندان ایشان در همان نواحی دفن شده‌اند. در قرون پیش از ایشان نیز، این ناحیه مرکز جمع‌آوری و نشر علوم شیعی بوده است.

در دوران صفویه، مرحوم علامه مجلسی تحولات شگرفی در حوزه فرهنگ و حدیث به‌وجود آورد. او در اصفهان، در کنار نظام حاکم صفوی، مدیریت علمی و دینی بسیار برجسته‌ای را رقم زد و آثار ارزشمندی مانند «مرآة العقول» را پدید آورد. روایت مربوط به محمد بن علی بن بلال نیز در ادامه این روند نقل خواهد شد.

۱۴. روایت صاحب الدار، تحلیل سندی، و نقد رجالی درباره محمد بن علی بن بلال

در یکی از روایات کتاب شریف کافی، کلینی از علی بن محمد، محمد بن علی، و سپس محمد بن علی بن بلال نقل می‌کند. سند کوتاه این روایت، اصطلاحاً «عالیه» خوانده می‌شود، زیرا با کمترین واسطه به امام می‌رسد. در اینجا، امام عسکری علیه‌السلام دو سال قبل از وفات خود، نامه‌ای به محمد بن علی بن بلال فرستاد «خرج الیه من ابی محمد» یعنی برای او نامه‌ای ارسال شد که در آن از وجود خلفی پس از خود خبر داده بود.

سه روز مانده به وفات، امام مجدداً نامه‌ای به او ارسال کرد و خبر از جانشینی پس از خود داد. این نشان می‌دهد که امام زمان علیه‌السلام برای برخی از خواص، شناخته‌شده بود و مسئله جانشینی در ابهام مطلق قرار نداشت. اگرچه تقیه اجازه نمی‌داد این معرفت عمومی شود، اما بزرگان شیعه از آن آگاه بودند.

مرحوم علامه مجلسی در شرح این حدیث می‌نویسد: «الحدیث الاول مختلف فیه» یعنی در پذیرش سند و مضمون آن اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی آن را پذیرفته‌اند، برخی رد کرده‌اند. علت اختلاف، وضعیت رجالی برخی از راویان است.

برای مثال، در مورد علی بن محمد کلینی (دایی کلینی)، مرحوم نجاشی او را «ثقه امامیه» معرفی می‌کند و حتی کتابی از ایشان به نام «أخبار القائم» در دست بوده که کلینی از آن بهره برده است.

در مورد محمد بن علی بن بلال، روایت‌های رجالی پیچیده‌تر می‌شود. این فرد از وکلای امام عسکری بوده، و در زمان غیبت صغری ابتدا با نواب اربعه همراهی کرده است. شیعیان در زمان وجود شبهات اعتقادی، به وی مراجعه می‌کردند و پاسخ‌های او را مرجع قرار می‌دادند.

اما در پایان عمر، به خاطر نگه‌داشتن اموال امام نزد خود و امتناع از تسلیم آن به نائب دوم ابو جعفر محمد بن عثمان دچار انحراف اخلاقی شد. امام زمان علیه‌السلام در توقیعی صریح او را لعن کرد. برخی علما مانند شیخ طوسی در کتاب رجال نوشته‌اند «و هو سقط»، یعنی سقوط کرده از جایگاه روایت‌پذیری؛ اما مرحوم آیت‌الله خویی دیدگاه متفاوتی دارد که به نظر راوی ارزشمند باید تلقی شود، خصوصاً که نهی امام به بلال درباره حج، نهی مولوی نبوده بلکه ارشادی بوده و معصیت محسوب نمی‌شده.

از نگاه آیت‌الله خویی، فساد در عقیده، به‌تنهایی موجب سلب صداقت روایی نمی‌شود. فردی ممکن است در اعتقادات منحرف باشد، اما در نقل قول‌ها صداقت داشته باشد. بنابراین، صداقت روایی متفاوت از دیانت عقیدتی است. نمونه‌هایی چون علی بن ابی حمزه بطائنی (واقفی) یا احمد بن محمد بن سعید بن عقده (زیدی) علیرغم انحراف مذهبی، در حوزه نقل حدیث معتبر شمرده شده‌اند.

شیخ طوسی نیز در اصول، چنین دیدگاهی دارد: سکونی اگرچه عامی بوده، اما قابل پذیرش در نقل است. در کتاب رجال، درباره برخی افراد گفته: «سقط»، یعنی از اعتبار ساقط‌اند، اما در کتاب غیبت، عقیده‌شان را نقد کرده، نه لزوماً صداقت نقل‌شان را. این دو موضوع تنافی ندارد. در برخی موارد نیز آمده: «قال محمد بن علی فی حال استقامته» یعنی آن روایت زمانی صادر شده که عقیده‌ی راوی هنوز سالم بوده است.

در مجموع، روایت از محمد بن علی بن بلال، اگرچه در ابتدا اعتبار داشته، ولی به‌واسطه تغییر رفتارش در پایان عمر و اختلاس از بیت‌المال امام، در معرض نقد جدی رجالی قرار گرفته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *