علاقه مردم به اخبار غیبی آخرالزمان
از جمله مسائل مورد علاقه مردم در هر زمان، چه امروز و چه در گذشته، این است که از اخبار و ماجراهای روزها، سالها، دههها و قرن های آینده تا زمان برپایی قیامت، اطلاع پیدا کنند. اکنون با توجه به رویدادها و تحولات بزرگ و خطیری که در دنیا و جهان عربى و اسلامى شاهد آنها هستیم و با توجه به پیشرفت ابزارهاى ارتباطی و رسانهها، این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
اهمیت موضوع آخرالزمان در اسلام
این موضوع در حوزه اسلامی، به ویژه در ارتباط با مسئله بسیار مهمی مانند موضوع مهدی موعود(عج) بسیار حائز اهمیت است. به همین دلیل و از آنجا که این موضوع، یکى از مباحث مورد ابتلای مردم است و برای آنان سوال و جذابیت ایجاد نموده، خواستم که درباره این موضوع صحبت کنم. در این بحث قصد داریم تا بفهمیم دیدگاه اسلام نسبت به این موضوع و اخبار آخرالزمان چیست.
اول: لزوم اطمینان حاصل کردن از این اخبار
بعضی اوقات میشنویم اخباری از پیامبر(ص) رسیده است که ایشان فلان مطالب را فرمودند؛ باید ببینیم این اخبار را چه کسی از رسول الله(ص) نقل کرده است؟ ما نیاز داریم از طریق قواعد و موازین علمی که وظیفۀ متخصصان است اطمینان حاصل کنیم که این روایتها مقبول و معتبر هستند و می توانیم آن ها را بپذیریم، به آنها تکیه و بر مبنای آنها عمل کنیم یا نه؟
دوم: رفتار صحیح با این اخبار
کسی اگر نگاه کند میبیند اصل مسئلۀ مهدی(عج) مسلم است. نزد همۀ مسلمانان اصل وجود مهدی(عج) از ذریۀ رسول الله(ص) و از فرزندان فاطمه(علیهم السلام) که در آخر الزمان ظهور میکند مورد اتفاق است. همچنین اصل وجود پنج، شش علامت ظهور نیز مسلم است. اما باید مراقب بود که این مسائل بابی شده برای مدعیان. در این زمینه باید یک جمله بگوییم: تا این لحظه همۀ کسانی که ادعای مهدویت کرده یا خود را سید خراسانی، یمانی، حسنی، سفیانی، نفس زکیه یا… نامیدهاند هیچ دلیل علمی ارائه ندادهاند!
سوم: خطر تطبیق درباره نشانههای ظهور
موضوع سومی که از خطرناکترین مسائل است معضل تطبیق است. یعنی بگوییم فلان اتفاق، علامت ظهور است؛ فلان علامت ظهور، تحقق پیدا کرد یا فلان شخصیتی که در روایت آمده، مثلا فلانی است. این با ادعا فرق میکند. کسی که ادعا میکند دروغ گوییاش در طول تاریخ مشخص بوده است. اما گاهی خود ما مردم ادعا میکنیم حوادث و شخصیتهایی با شخصیتهای معاصر تطبیق دارند. در حالی که شاید خود آن شخصیت چنین ادعایی نداشته باشد!
نمونههایی از تطبیق در عصر حاضر
بگذارید از دوران معاصر چند مثال بزنیم. در بعضی دوران بسیاری از مردم گفتند سفیانی صدام حسین است و این هم کارنامۀ ذبح، قتل و جنایاتش. اما چند وقت بعد صدام حسین مرد! سفیانی رفت! حالا چه کار کنیم؟! یا بعد از اشغال عراق توسط آمریکا و عملیاتهای القاعده در این کشور یک نفر به نام ابومصعب زرقاوی ظهور کرد و همۀ جامعه را تکفیر کرد و شروع کرد به کشتن. فرد سفاکی بود، دقیقا مثل سفیانی. عدۀ زیادی از مردم گفتند ابومصعب زرقاوی سفیانی است. پرچم سفیانی ظهور و خروج کرد!
نمونههای دیگری از تطبیق در عصر حاضر
این از سفیانی، بگذارید برویم سراغ خراسانی؛ از جبهۀ خودمان هم صحبت کنیم. مثلا در یک برهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مردم تحت تأثیر عواطف قرار گرفتند و گفتند اینها همان پرچمهای هدایتی هستند که از شرق ظهور میکنند و خراسانی حضرت امام خمینی؟ره؟ هستند. امروز نیز ممکن است بعضی از ما به واسطۀ محبت و علاقه بگویند حضرت سید القائد امام خامنهای(مدظله العالی) سید خراسانی هستند. آماده باشید که سید خراسانی سید القائد است. البته من بیش از همه دوست دارم واقعا این گونه باشد؛ ولی بر اساس کدام دلیل؟ بر اساس کدام مبنا، اطلاعات، علم و قرینه؟
خطرات تطبیق علائم ظهور
این کار (تطبیق) اشتباه است. به چند دلیل ۱- چون تطبیق بدون علم است. اینها همه ظن هستند و یقینا گمان و ظن به هیچ وجه انسان را از حق بینیاز نمیکند. ۲- موجب گمراهی مردم میشود. چون شما در حال دعوت دیگران به یاری یا فروگذاری گروههای مختلف هستید اما بر اساس گمان، نه بر اساس علم. ۳- خطرناکترین دلیل این است که وقتی این عناوین و شخصیتها را بر اشخاص تطبیق می دهید و درست در نمیآید منجر میشود به شک و ناامیدی به این اخبار و روایتها. مردم میگویند هیچ خبری نیست، اینها همه حرف است و حتی ممکن است به شک در اصل ایمان به مهدویت منجر شود.
رفتار درست در برابر این علائم و صحبتها
رفتار درست با این مسئله این است شبانه روز منتظر این امر باشیم؛ آن را دور فرض نکنیم. مگر نه این است که هر شب، هر ساعت و هر روز احتمال ظهور وجود دارد؟ بله، احتمالش وجود دارد. مگر نه این است که این مسئله به خواست خداوند عزوجل وابسته است؟ اگر خدا بخواهد همین امشب وعده اش را محقق کند مانعی هست؟ رفتار ما باید مبتنی بر دقیق ترین و بهترین معیارهای علمی، شرعی و عقلی باشد و به دنیای خرافات، افسانهها و هیچ کدام از روشها و وسایلی که به علم منتهی نمیشوند و نمیتوانند میان ما و خداوند عزوجل حجت باشند تن ندهیم.
وظیفه ما چیست؟
بعضی از مردم شبانهروزشان این شده است. نه درس میخوانند، نه درس میدهند، نه کار میکنند، نه جهاد میکنند، نه جانفشانی میکنند، پس چه میکنند؟ شبانه روز در حال مطالعۀ نشانههای ظهور هستند. بله، متخصصان باید روی نشانهها کار کنند اما آیا همۀ ما باید کارمان این باشد؟ ما کار، مسئولیت، تکلیف شرعی، چالش و خطراتی پیش رو داریم. هر آیندهای در انتظار ما باشد مسئولیت ما این است که به وظیفۀ شرعیمان عمل کنیم. این از مهمترین درسهای امام حسین؟ع؟ در کربلاست.
آنچه خواندید برشی بود از کتاب امام مهدی(عج) و اخبار غیب بود به قلم شهید سید حسن نصرالله که ویرایش جدید آن به تازگی توسط کتاب جمکران منتشر شده است.
این اثر رو میتونید از سایت کتاب جمکران به آدرس زیر تهیه کنید:
دیدگاهتان را بنویسید