در نخستین جلسه از سلسلهنشستهای «نسیم انتظار»، استاد حجتالاسلام شهبازیان با واکاوی تاریخی، روایی و ادبی کتاب شریف نهجالبلاغه، ما را با ریشههای کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام و پیوندهای ژرف آن با اندیشه مهدوی آشنا میسازد. از روایت تولد این اثر توسط شریف رضی در اوج شکوفایی تشیع در بغداد، تا پاسخ به شبهات تاریخی و شرحهای گوناگون بر آن، این جلسه دعوتی است به بازخوانی میراث علوی با نگاهی معرفتی، و فهمی عمیق از جایگاه عقلانیت و انتظار در نهجالبلاغه.
اندیشکده مهدویت و انقلاب اسلامی آستان مقدس مسجد جمکران تقدیم میکند
جلسه اول سلسله نشست های نسیم انتظار
مهدویت در نهجالبلاغه
استاد حجت الاسلام و المسلمین شهبازیان
دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴
شناختی اجمالی از نهجالبلاغه و مؤلف آن
در میان ما شیعیان، کتاب گرانسنگ نهجالبلاغه جایگاه ویژهای دارد. دو برادر برجسته: سید مرتضی و سید رضی (معروف به شریف رضی)
سید مرتضی – متوفای ۴۳۶ هجری – بیشتر با فقاهت و علم کلام شناخته شده، و اثر شاخصش «الاشرافی» هنوز هم جایگاه بالایی در مباحث کلامی دارد. ایشان در مباحث مهدویت نیز در همین اثر بهصورت دقیق سخن گفته و همچنین کتاب کوچکی به نام المغنی دارد که در آن به اثبات عقلی غیبت و وجود حضرت ولیعصر (عج) پرداخته است.
شریف رضی – متوفای ۴۰۶ هجری – گرچه فقیه بود، اما تخصص اصلیاش در شعر و ادب عربی بود و جزء سرآمدان این حوزه محسوب میشد. بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز از او بهره بردند. از آثارش کتاب المجازات النبویه و خصائص الأئمه است؛ دومی را نیمهتمام نگه داشت و همین متن، انگیزهای شد برای نگارش نهجالبلاغه.
شریف رضی در دورانی زندگی میکرد که تشیّع قدرت بیشتری در بغداد داشت (همزمان با ضعف عباسیان و قدرت یافتن آلبویه). او با تسلط بر ادبیات، شیفته کلمات امیرالمؤمنین شد و تصمیم گرفت مجموعهای از سخنان ایشان را گردآوری کند. ابتدا قصد داشت در همان کتاب خصائص این کار را انجام دهد؛ اما حجم مطالب و اهمیت آنها موجب شد که کتابی مستقل با عنوان نهجالبلاغه پدید آورد. این عنوان را خود ایشان انتخاب کردهاند.
نهجالبلاغه شامل سه بخش است: خطبهها: ۲۴۱ عدد نامهها: ۷۹ عدد حکمتها و کلمات قصار: ۴۸۰ عدد
درحالیکه ابنواضح یعقوبی، عالم قرن سوم هجری، نقل میکند که بیش از ۴۰۰ خطبه از حضرت علی (ع) در میان مردم رایج بوده است؛ بنابراین مشخص است که شریف رضی دست به تلخیص زده و گزیدههایی را با دقت انتخاب کرده است.
شروح نهجالبلاغه؛ از ادبیات تا کلام و جامعهشناسی
برای فهم دقیقتر نهجالبلاغه، شروح مختلفی نگاشته شده که هرکدام ویژگی خاصی دارند:
شرح ابن ابیالحدید معتزلی – متوفای ۶۵۶ هجری:
متکلم، شاعر، ادیب و مورخ؛ که اگرچه خود میگوید قصد داشته از منظر ادبیات شرح دهد، اما گاه به مباحث تاریخی، سیاسی و کلامی نیز ورود میکند. عباراتی همچون «لقد تقمصها ابن ابیقحافه»از امیرالمؤمنین، او را ناگزیر به توضیحهای دقیق تاریخی میکشاند.
شرح ابن میثم بحرانی:
مناسب برای کسانی که علاقهمند به تحلیلهای کلامی هستند؛ از نظر منطق و استدلال قوی است.
شرح منهاج مرحوم آیتالله خوئی:
بیشتر بر جنبههای روایی و ادبی تمرکز دارد.
شرح قطبالدین راوندی و شروح دیگر از قدما نیز ارزشمندند.
شرح مرحوم علامه جعفری – بهویژه جلد اول:
از نظر اجتماعی بسیار غنی است. ایشان در یک سخنرانی در امریکا، از کلام امیرالمؤمنین در باب قیمت انسان سخن گفت؛ و این سخن چنان مورد استقبال قرار گرفت که حضار ۱۰ دقیقه کف زدند! این نگاه روانشناسانه، عمیقاً ریشه در نهجالبلاغه دارد.
شرح حضرت آیتالله مکارم شیرازی – پیام امام:
یک شرح روان و خوشخوان بر نهجالبلاغه که با سبک نمونهاش، برای خوانندگان عمومی و جوانان بسیار مناسب است.
پاسخ به شبهات تاریخی پیرامون نهجالبلاغه
در ذهن برخی ممکن است این پرسش شکل بگیرد که آیا نهجالبلاغه، واقعاً کلمات امیرالمؤمنین علیهالسلام است؟ بهویژه آنکه برخی از اهل سنت در طول تاریخ دو ایراد را به این کتاب وارد کردهاند:
دو شبهه مشهور از سوی ابن خلّکان:
ابهام در مؤلف: ادعا کرده که معلوم نیست مؤلف اصلی نهجالبلاغه، سید رضی بوده یا سید مرتضی.
اصل کلمات: ادعا کرده که خطبهها و حکمتها، سخن امیرالمؤمنین نیست بلکه ساختهی ذهن شاعرانهی یکی از آن دو برادر است.
این شبهات بعدها توسط ابن اثیر، ابن حجر عسقلانی، ذهبی و دیگران نیز تکرار شد. اما بررسی دقیق علمی این موارد را بهروشنی رد میکند.
پاسخهای مستند و روشن به این شبهات
۱. اتفاق نظر فهرستنگاران و کتابشناسان
کتابهای فهرستی مانند الفهرست شیخ طوسی و الفهرست ابن ندیم، بدون هیچگونه تردیدی نهجالبلاغه را اثر سید رضی معرفی کردهاند.
۲. شاهد درونی از کتاب «المجازات النبویه»
مرحوم سید رضی در چند جای این کتاب از جمله در جلد سوم، صفحه ۵۴ تصریح میکند که بخشهایی از کلمات امیرالمؤمنین را پیشتر در کتاب «الموصوف» خود، یعنی نهجالبلاغه، آورده است. عبارتی مانند: “وقد ذکرنا فی کتابنا الموصوف…”
بیانگر آن است که ایشان خود به جمعآوری، تلخیص و تدوین این کلمات در قالب نهجالبلاغه اشاره کردهاند.
۳. گزارش ابن ابیالحدید معتزلی
ابن ابیالحدید شارح مشهور نهجالبلاغه بهصراحت میگوید نسخهای از نهجالبلاغه را با دستخط شریف رضی دیده است. نقل او مبنی بر این که «الجامع نهجالبلاغه» خود سید رضی بوده، نشانگر اعتبار تاریخی و سندی اثر است.
۴. پژوهشهای اسنادی و منبعشناسی معاصر
مرحوم علامه کاشفالغطاء و بسیاری از علمای برجسته، به صورت تخصصی سند خطبهها را بررسی کردهاند. در میان این آثار، یکی از مهمترین منابع، کتاب نهجالسعادة فی مستدرک نهجالبلاغه تألیف مرحوم محمدباقر محمودی است. این اثر، برای هر خطبه از نهجالبلاغه، سند و مستندات آن را حتی از منابع اهل سنت ارائه کرده است.
نتیجهگیری
شبههافکنیهایی نظیر آنچه ابن خلکان یا برخی از معاصران مطرح کردهاند، حرفهایی بیپایه و تکراریاند که پاسخشان بارها داده شده و جای انکار در برابر عظمت این اثر نیست. آنکس که اهل تدبر در نهجالبلاغه باشد، به روشنی درمییابد که این کتاب، گنجینهای کامل از کلام، تاریخ و حکمت امیرالمؤمنین علیهالسلام است. آنگاه خواهد دید که چرا علی علیهالسلام در این اثر فریاد میزند: “یا أشباح الرجال…”
دیدگاهتان را بنویسید