,

سلسله نشست های نسیم انتظار جلسه اول با موضوع مباحث روایی مهدویت در کتاب کافی شریف

نسیم انتظار بخش دوم

در نخستین جلسه‌ی سلسله‌نشست‌های «نسیم انتظار» با موضوع «آیات مهدوی»، حجت‌الاسلام شهبازیان ما را به تاملی ژرف در قرآن، نهج‌البلاغه و روایات کهن دعوت می‌کند؛ تلاشی برای احیای نگاه معرفتی به مهدویت، فراتر از کلیشه‌ها و سطحی‌نگری‌های رسانه‌ای. این نشست، گامی‌ست به‌سوی بازگشت به مطالعه‌ی عمیق، سنت اصیل و عقلانیت قرآنی، برای ساختن فهمی ریشه‌دار از حضور و انتظار.

صوت جلسه اول نسیم انتظار با موضوع مباحث روایی مهدویت در کتاب کافی شریف

اندیشکده مهدویت و انقلاب اسلامی آستان مقدس مسجد جمکران تقدیم می‌کند

جلسه اول سلسله نشست های نسیم انتظار

موضوع: مباحث روایی مهدویت در کتاب کافی شریف

استاد حجت الاسلام و المسلمین شهبازیان

 دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴

قرآن؛ نور قیامت و معیار حضور در محشر

اگر درباره‌ی اهمیت قرآن سخن می‌گوییم، باید به مصادیق روشن آن در قیامت نیز اشاره کنیم. گزارش‌ها و روایت‌های فراوانی درباره‌ی جایگاه قرآن داریم، که ان‌شاءالله در ادامه، برخی از آیات و احادیث را با هم مرور خواهیم کرد. حفظ قرآن، یکی از اعمالی‌ست که آثار ژرفی دارد اما گاهی افراد حفظ می‌کنند و سپس با سهل‌انگاری آن را فراموش می‌کنند. در کتاب شریف «کافی» مرحوم کلینی، در باب فضل قرآن، روایتی هست که من برای توضیحش کمی با زبان تشبیهی بیان می‌کنم.

در بحبوحه‌ی قیامت، همان روزی که قرآن آن را «یوم یفر المرء من أخیه و أمه و أبیه» توصیف می‌کند روز فرار انسان از نزدیک‌ترین‌هایش همه به دنبال اندکی ثواب‌اند، به دنبال شفاعتی، یا نفسی که دست‌شان را بگیرد. در آن صف‌های سنگین محشر، ناگهان نگاهت به یک جوان خوش‌روی، نورانی و زیبا می‌افتد که به سمتت می‌آید. با دیدنش آرامشی در دلت می‌نشیند: خدا را شکر، این شاید آمده که ثوابی به من بدهد، کمکی کند، شفاعتی داشته باشد.

اما همین که نزدیک می‌شود، ناگهان برمی‌گردد و دور می‌شود. آن لحظه، درد عجیبی در روح انسان شکل می‌گیرد. با تأسف می‌پرسی: “جوان، کی هستی؟ چرا آمدی و حالا برگشتی؟ مگر نمی‌خواستی کمکم کنی؟”
جوان پاسخ می‌دهد:«من همان آیاتی هستم که در دنیا حفظشان کرده بودی، اما با بی‌توجهی رها کردی، فراموش کردی، با سهل‌انگاری از آن‌ها گذشتی»

سهل‌انگاری یعنی اینکه روزی در میان بخوانی، شب امتحانی بخوانی، اما پس از آن رها کنی؛ گاهی بخوانی، گاهی نه. این جوان نورانی، همان قرآن فراموش‌شده است که آمده است داغی بر دل بگذارد و برود. قرآن، تجلی خداوند است؛ و در قیامت، فراموشی آن، حسرتی خواهد بود سنگین و تلخ.

در همین رابطه، قرآن کریم می‌فرماید:
«یا لیتنی لم أتخذ فلاناً خلیلاً»
کاش با فلان شخص رفاقت نمی‌کردم؛ زیرا مرا از ذکر، یعنی از قرآن و اهل بیت، دور کرد. آن لحظاتی که با برخی نشست و برخاست کردی، اگر بعدش در دل پرسیدی “چه شد؟”، فهمیدی که چیزی جز بطالت، وقت‌گذرانی، یا تماشای بی‌ثمر یک فیلم نصیب‌ات نشده. آن‌وقت زمزمه خواهی کرد:
«لقد أضلنی عن الذکر»  او مرا از یاد و ذکر خدا، یعنی قرآن، یعنی اهل بیت دور ساخت.

ذکر حقیقی، همان کلام اهل بیت و نور قرآن است؛ و این دو، جدانشدنی‌اند. ما وقتی از قرآن سخن می‌گوییم، از اهل بیت نیز سخن می‌گوییم. و در قیامت، تنها آنان‌که با این نور همراه بوده‌اند، می‌توانند چراغ مسیر را داشته باشند.

قرآن؛ نور پیوسته از عرش تا فرش، تجلی کرامت در سبک زندگی منتظرانه

یکی از نکات مهم در فهم حقیقت قرآن، تفاوت تعبیرات «ذلِکَ الْکِتاب»و «هَذَا الْقُرْآن»در آیات الهی است. عرفا و مفسران بر این باورند که این تفاوت بیانی، ناظر به حقیقت تجلی‌یافته‌ی قرآن در عوالم مختلف است. آن‌جا که «ذلک» به‌کار رفته، نشان از علوّ مقامی دارد آن وجه قرآنی که در لوح محفوظ، در کتاب مکنون، نزد خداوند قرار دارد. و آن‌جا که «هذا» آمده، ناظر به نازله‌هایی‌ست که در قالب کلمات بر زمین ریخته شده و در اختیار انسان‌هاست.

قرآن کریم، خود «کریم» است. و کریم یعنی عطاکننده‌ای دائمی، بی‌منت، و بی‌توقع. این ویژگی کرامت، الگویی برای تربیت دینی و انسانی نیز هست.
همان‌گونه که در آیه‌ی شریف «ولقد کرمنا بنی آدم»آمده، همه‌ی انسان‌ها مورد کرامت الهی قرار گرفته‌اند و این اصل، باید در سبک زندگی، تربیت خانوادگی، و روابط اجتماعی تجلی یابد.

به‌عنوان مثال، وقتی فرزندی به درس خود بی‌توجهی می‌کند، والدین باید از سر کرامت، نه تحقیر، با او مواجه شوند. یک برخورد غیرکریمانه، شخصیت انسان را زیر سؤال می‌برد؛ اما برخوردی که بر پایه‌ی کرامت باشد، راهی برای تربیت عاطفی و فکری خواهد بود. روان‌شناسان نیز اتفاق‌نظر دارند که ریشه‌ی بسیاری از آسیب‌های تربیتی، فقدان کرامت در تعاملات خانوادگی‌ست.

سبک زندگی منتظرانه، یعنی زندگی‌ای کریمانه، انسانی، و قرآنی.

یکی دیگر از تأملات لطیف، پیوستگی قرآن با عوالم اعلی است. قرآن، صرفاً کتابی زمینی یا مکتوب نیست. بلکه نوری‌ست جاری، از عرش تا فرش. به تعبیر حضرت آیت‌الله جوادی آملی، این آویختگی مانند نور خورشید است که بدون قطعی، در هر ظرفی جاری می‌شود. پس قرآن، نازل شده، اما هنوز متصل به حقیقت برتر خود در کتاب مکنون است جایی که فقط مطهرون، یعنی چهارده معصوم، به آن دسترسی دارند.

آیه «لا یمسه إلا المطهرون» اشاره دارد به همین معنا. لمس حقیقت قرآن تنها برای آنانی میسر است که طهارت حقیقی داشته باشند. و آن طهارت، تنها در وجود اهل بیت علیهم‌السلام متجلی است. همان‌ها که خداوند در قرآن فرموده: «إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»

قرآن می‌فرماید:
«واتبعوا النور الذی أنزل معه»یعنی نور قرآن، همراه با وجود مقدس نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شد؛ چون آن حضرت، ظرف نزول قرآن است.

حدیث شریف «إنی تارک فیکم الثقلین؛ کتاب الله و عترتی»هم بر همین همراهی همیشگی کتاب و امام دلالت دارد. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند.

قرآن، با اهل بیت است؛ و فهم حقیقی آن، تنها از طریق آنان ممکن می‌گردد. لذا اگر کسی ادعا کند امام سیزدهم یا پانزدهمی‌ست، باید از خودش پرسید: آیا طهارت حقیقی دارد؟ آیا به نوری که با رسول نازل شده، متصل است؟ اگر نه، او نمی‌تواند مفسر قرآن یا لمس‌کننده‌ی حقیقت آن باشد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «کتاب الله بین أظهرکم»قرآن، میان شماست.
در این عبارت، دریایی از معنا نهفته است؛ زیرا قرآن در اختیار مردم است، برخلاف کتاب‌های تحریف‌شده‌ی یهود و مسیحیت که فقط نزد احبار یا کشیشان بود.

اعجاز قرآن در این است که:«إنا نحن نزلنا الذکر و إنا له لحافظون»
این حفظ، نه با روش‌های طبیعی، بلکه با قانون صرفه و سنت الهی صورت گرفته است. قرآن، از آغاز مکتوب، محفوظ، و در دسترس بوده است.

تعبیر «ناطق» بودن قرآن، یعنی قرآن، گویاست اما فقط از طریق مطهرون. اگر تبیین‌کننده‌ای چون پیامبر یا اهل بیت علیهم‌السلام نباشد، قرآن صامت خواهد ماند.

روایات اهل بیت، نوری هستند برای فهم قرآن. خواندن آن‌ها برکت دارد، چون حامل همان نوری‌اند که در قرآن جاری‌ست. جدا کردن قرآن از اهل بیت، جدایی نور از منبعش است.

بنابراین، حقیقت قرآن، با اهل بیت معنا پیدا می‌کند؛ و خواندن روایات آنان، نه‌فقط مطالعه، بلکه اتصال به نوری‌ست که انسان را به سوی فهم، کرامت، و احیاء باطنی هدایت می‌کند.

جایگاه حفظ ۴۰ حدیث، و نگاه منسجم به قرآن و اهل بیت در مطالعات حدیثی:

یکی از سنت‌های رایج در میان علما و بزرگان گذشته، حفظ «اربعین حدیث» بود؛ یعنی چهل حدیث منتخب از معصومین را حفظ می‌کردند و در عمل از آن بهره می‌بردند. این سنت هم برکات معنوی داشت، هم در تداوم اندیشه و تربیت دینی مؤثر بود. ان‌شاءالله در جلسات آینده، متن حدیث اول از کتاب شریف «کافی» و دیگر منابع را به همراه توضیحات دقیق بررسی خواهیم کرد.

این بحث‌ها را مطرح می‌کنم چون در ادامه، موضوعاتی مانند «قرآن‌بسندگی» و «اخباری‌گری» مطرح خواهد شد. لازم است روشن شود که ما به دنبال تفکیک قرآن از اهل بیت نیستیم. بلکه دقیقاً بر خلاف بعضی گرایش‌ها، معتقدیم حقیقت قرآن در وجود نبوی، علوی، و کلام اهل بیت علیهم‌السلام تجلی دارد. این‌ها از هم جدا نیستند؛ بلکه نور واحدند.

بنابراین، نه باید شعار «حسبنا کتاب الله» خلیفه دوم را پذیرفت، که قرآن را کافی می‌دانست و اهل بیت را کنار گذاشت؛ و نه باید به روش بعضی اخباری‌ها رفت که قرآن را در حاشیه قرار داده و فقط روایات را ملاک دانسته‌اند. هر دو رویکرد اشتباه‌اند. حقیقت این است که قرآن، اهل بیت را در خود دارد و اهل بیت، تجلی و مفسر حقیقت قرآن‌اند.

مسیر پیشنهادی برای ورود به مطالعات حدیثی

مطالعات حدیثی نیازمند مراحل مشخص است؛ اگر کسی تا کنون به‌صورت جدی وارد این حوزه نشده، پیشنهاد می‌شود از کتاب «دانش حدیث»آغاز کند. این اثر از سوی مؤسسه دارالحدیث منتشر شده و شامل مباحث مقدماتی در علوم حدیث، بخش‌هایی از نهج‌البلاغه، جوامع حدیثی و رجال‌شناسی است. ساختار درسی‌اش برای ورود بسیار مناسب است.

برای کسانی که آشنایی ابتدایی دارند و می‌خواهند وارد بررسی‌های روشمند شوند، دو کتاب کلیدی توصیه می‌شود:

منطق فهم حدیث نوشته‌ی استاد عبدالهادی مسعودی – انتشارات دارالحدیث

منطق فهم حدیث تألیف استاد سید کاظم طباطبایی – انتشارات مؤسسه امام خمینی

کتاب اول، ساختار فکری را در چهارچوب روش‌مند ارائه می‌دهد؛ کتاب دوم، با انسجام بیشتر و گستردگی علمی‌تر، شما را وارد فضای قواعد تحلیل حدیثی می‌کند.

پس از این مقدمات، اگر کسی تمایل داشت به شکل تخصصی‌تری وارد مباحث رجال و سندشناسی شود، باید با منابع تخصصی‌تر در زمینه تطور حدیث، درایه، و نقد حدیثی ادامه دهد.

مطالعات حدیثی در مواجهه با مستشرقان

برای عزیزانی که قصد دارند در حوزه‌ی «مطالعات حدیثی در مواجهه با مستشرقان» ورود پیدا کنند،کتاب«حدیث‌اسلامی»منتشرشده توسط دارالحدیث، بسیار راه‌گشاست. نویسندگان این کتاب، هارالد موتسکی و ت. سینکا ماتسکی، با نگاه تطبیقی، نظریات مستشرقان درباره حدیث را بررسی کرده‌اند از جمله کدگذاری، تاریخ‌گذاری، نقد ساختاری، و شبهاتی که درباره منابع اسلامی مطرح می‌کنند.

این کتاب هم نقدهای مستند را ارائه داده، هم برخی نظریات را به‌درستی رد کرده از جمله دیدگاه‌های گل‌زاده‌ها، شاخت، و دیگر چهره‌های مطالعات غربی. برای طلبه‌هایی که علاقه‌مند به بررسی و پاسخ‌گویی به نگاه‌های بیرونی هستند، این کتاب مقدمه‌ای جدی و روشن‌گر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *